معنی کلمه یقظه در لغت نامه دهخدا
خویش را در خواب کن زین افتکار
سر ز زیر خواب در یقظه برآر.مولوی.نام کالانعام کرد آن قوم را
زآنکه نسبت کو به یقظه نوم را.مولوی.|| ( اصطلاح عرفان ) در اصطلاح صوفیان بدین معنی است که خداوند تعلق نفس یعنی روح را بر سه قسم قرار داده است : یکی آن که لمعان کند ضوء آن بر جمیع اجزای بدن اعم ازظاهر و یا باطن آن که آن را یقظه نامند. دیگر آن که منقطع شود ضوء آن بالکلیه که موت گویند و سه دیگر آن که منقطع شود ضوء آن از ظاهر بدن دون الباطن که نوم گویند. ( از فرهنگ مصطلحات عرفا تألیف سجادی ).