یسن

یسن

معنی کلمه یسن در لغت نامه دهخدا

یسن. [ ی َس َ ] ( ع مص ) برگردیدن آب چاه از رنگ و بوی. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || درآمدن مرد در چاه و از بوی گند چاه مدهوش شدن و غش کردن. ( ناظم الاطباء ). به چاه درآمدن. ( از تاج العروس ).
یسن. [ یاسین ] ( اِخ ) مخفف یاسین. رجوع به یاسین و یس شود.
یسن. [ ی َ ن َ] ( اِخ ) یسنا. نام یکی از کتابهای اوستا. ( یادداشت مؤلف ). یسنا. ( یشتها ج 1 ص 626 ). رجوع به یسنا شود.

معنی کلمه یسن در فرهنگ فارسی

یسنا نام یکی از کتابهای اوستا

معنی کلمه یسن در دانشنامه عمومی

یسن (سیاهکل). یسن کلمه برگردانده زبان زرتشتی یشن و به معنی جشن میباشد امروزه جوانان خوش ذوق یسن سیتی ، یسن جلس می نامند و در کل به زبان محلی یه ضرب المثل هست که میگه ( یسن شی هیسیم کسن شی هیسیم ) یعنی همه از یه قومیم یسن روستایی در ایران است که در استان گیلان واقع شده است. کافیست دل به جنگل و کوه بزنید و از سیاهکل به سمت دیلمان از جاده ی پرپیچ و خم جنگلی و زیبای سیاهکل به دیلمان گذر کنید و وقتی به شهر اسپیلی رسیدید از هرکی بپرسید راهنمایی تان میکنند سمت چپ وارد جاده پیرکوه شوید و بعداز عبور از کارخانه سیمان گولک و عبوار از روی پل آزادگان به روستای بنه زمین می رسید و از سمت چپ وارد جاده شاهیجانات شوید و پس از گذر از وسمه جان پایین از جاده آسفالته سمت چپ وارد جاده اختصاصی یسنشوید. . 'به یسن خوش آمدید' هوای پاک و آسمان آبی و باغات سرسبز فندق و چشم انداز زیبای آبشار یسن و رودخانه زیبا برای شنا و تفریح و جاذبه های فراوان دیگر آثار تاریخی باستانی گورستان گبری وغار های طبیعی درون زاکام طله صخره عظیم جسته به ارتفاع ۵۰۰ متر و طول ۶ کیلو متر میباشد. اینجاست آنجاییکه دنبال آرامش میگردید

معنی کلمه یسن در ویکی واژه

یسن (جمع یسن‌ها)
لغتنامه دهخدا
یسنا
نام یکی از کتاب های اوستا

جملاتی از کاربرد کلمه یسن

باشدان آچ یا یلیغی افشان ایله سوسن-سونبول سن بیزیم بایراممیز سان قیشی یاز ایله میسن
سیاهی ار نبود مردمان دریائی حدیث موج سرشکم بآب بنویسند
جهدی که معنیی ز تو ماند به روزگار رستم نیی که از تو نویسند هفت خوان
شرط است که از هر دوجهان دست بشوید سیرابی هرکس که به جام تو نویسند
یکی نامه زی شاه ارژنگ گفت نویسند با رای و تدبیر جفت
چوگشت از نوشتن نویسنده سیر نگه کرد قیصر سواری دلیر
نویسند این دبیران تا به محشر امید و آرزوی من به دلبر
این سوره را دو نام است، سورة المرسلات و سورة العرف. پنجاه آیتست صد و هشتاد و یک کلمت، هشتصد و شانزده حرف جمله به مکه فرو آمد و در مکیّات شمرند. عبد اللَّه مسعود گفت: من با رسول خدا (ص) بودم، لیلة الجنّ که این سوره بوی فرو آمد ابن عباس گفت: همه سوره مکّی است، مگر یک آیت که به مدینه فرو آمد: وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لا یَرْکَعُونَ. درین سوره نه ناسخ است و نه منسوخ. و در فضیلت این سوره ابی بن کعب روایت کند از مصطفی (ص) گفت: هر که این سوره برخواند نام او در دیوان مؤمنان نویسند و گویند: این از مشرکان نیست. در روزگار خلافت عمر مردی بیامد از اهل عراق نام او صبیغ و از عمر ذاریات و مرسلات پرسید.
نباشد انفعالی هیچ از ینت که بنویسند فخرالعارفینت
نویسنده در این کتاب به ۱۱۰ تن از صحابه و ۸۴ نفر از تابعین پیامبر که حدیث غدیر را روایت کرده‌اند اشاره می‌کند. آنگاه ۳۶۰ تن از راویان حدیث غدیر از قرن دوم تا چهاردهم را برمی‌شمارد. در پایان هم اشعار شاعران مختلف را دربارهٔ این موضوع ذکر می‌کند.
او در سال ۱۶۱۱ به عنوان عضو شورای شهر در بونا ویستا هیسندا نزدیک سالتیلو درگذشت.
هر نسخه که در وصف خط یار نویسند باید که سوادش بشب تار نویسند