یبوست. [ ی ُ س َ ] ( ع اِمص ) یبوسة. خشکی و عدم تری. ( ناظم الاطباء ). خشکی. ( غیاث اللغات ) ( السامی ) : گرچه در خشکی هزاران رنگهاست ماهیان را با یبوست جنگهاست.مولوی. || ضمور و لاغری. ( ناظم الاطباء ). || ناروانی ( در شکم ). بستگی در شکم. مقابل لینت. - یبوست معده ؛ اجابت نکردن آن. قبض آن. یبوسة. [ ی ُ س َ ] ( ع اِمص ) خشکی. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ضد رطوبت. ( از اقرب الموارد ). || در اصطلاح فلسفه قدیم کیفیتی است که صعوبت تشکل و تفرق و اتصال را در جسم موجب می شود. ( از تعریفات جرجانی ) ( از اقرب الموارد ). یکی از کیفیات اربعه اول است و از عناصر اربعه خاک بارد و یابس است. گروهی گفته اند: اصول یوابس چهار است : باردیابس ( سرد خشک ) که زمین باشد، بارد رطب ( سردتر ) که آب باشد، حار رطب ( گرم تر ) که هوا باشد و حار یابس ( گرم خشک ) که آتش باشد. و بالجمله یبوست قبول شکل و ترک آن است با دشواری. ( از فرهنگ علوم عقلی جعفر سجادی ). و رجوع به حکمت اشراق ص 200 و مجموعه دوم مصنفات شیخ اشراق صص 188 - 189 و کشاف اصطلاحات الفنون شود.
معنی کلمه یبوست در فرهنگ معین
(یُ سَ ) [ ع . یبوسة ] ۱ - (اِمص . ) خشکی ، عدم رطوبت . ۲ - در فارسی : خشکی مزاج و کار نکردن شکم .
معنی کلمه یبوست در فرهنگ عمید
۱. (پزشکی ) نوعی اختلال روده ای که در آن عمل دفع با دشواری صورت می گیرد و معمولاً به علت کم تحرکی و کم نوشیدن مایعات ایجاد می شود. ۲. [مقابلِ رطوبت] [قدیمی] خشکی.
معنی کلمه یبوست در فرهنگ فارسی
۱- خشکی . ۲- خشکی مزاج دراین عارضه ماد. دفعی در روده ها خشکی و سفتی خاصی پیدا میکند و دفع آنها باصعوبت انجام میشود .
معنی کلمه یبوست در دانشنامه عمومی
یبوست یا خشکیِ مزاج عارضه ای در دستگاه گوارش است که بر اثر آن، مواد دفعی در رودهٔ بزرگ سفت می شوند و دفع آن ها با درد و سختی همراه می شود. یبوستِ حاد ممکن است سبب بسته شدن روده شود، که به نوبهٔ خود حتی ممکن است نیاز به عمل جراحی داشته باشد. علل بروز این عارضه ممکن است رژیم غذایی نامناسب، برهم خوردن تعادل هورمونی، اثر جانبی داروهای مصرفی یا آناتومی بدن باشد. روش های درمان شامل اصلاح رژیم غذایی و تمرینات ورزشی است. علت اصلی معمولاً کندی سرعت عبور مواد از کولون یا اختلال دفع است. برخی بیماری ها موجب یبوست می شوند، مانند رژیم کم فیبر یا کم آبی بدن، کم کاری تیروئید، بیماری دیابت، تومورها و سرطان های روده. هنگامی که غذا وارد روده می شود آب و مواد مغذی از آن جدا می شوند و مواد زائد به صورت مدفوع باقی می مانند و به وسیلهٔ انقباض ماهیچه ها در روده حرکت می کند. مصرف کمِ فیبر و آب و نداشتن فعالیت بدنی و جلوگیری از دفع، این امر را دشوار می کند. از دیگر عواملی که منجر به یبوست می شوند می توان به چاقی، استرس، عدم تحرک کافی در روز، کهولت سن، خواب نامناسب و اعتیاد و بارداری اشاره کرد. عوامل شایعی که یبوست را تشدید می کنند عبارتند از: نوع رژیم غذایی، نداشتن رژیم غذایی حاوی سبزیجات و میوه ها، کم مصرف کردن مایعات و نداشتن فعالیت فیزیکی مناسب. مصرف برخی داروها مثل داروهای ضد فشار خون بالا و برخی داروهای پایین آورندهٔ چربی های خون هم در ایجاد یبوست مؤثرند. شرایط فیزیولوژیکی مثل حاملگی و افزایش سن، تعدادی از بیماری ها که با کاهش حرکت همراه است، مانند قطع نخاعی یا بیماری های عضلانی مثل دیستروفی ماهیچه ای نیز از علل یبوست اند. برخی بیماری های رودهٔ بزرگ که به جهت اختلال در حرکات رودهٔ بزرگ پدید می آید، مانند سندرم رودهٔ تحریک پذیر، بیماری های مرتبط با عضلات کفِ لگن خاصره، و بالاخره اختلالات افسردگی از علل دیگر ایجاد یبوست هستند. مصرف مواد مخدر و همچنین قرص های حاوی مواد مخدر سنتی و صنعتی، همانند ترامادول و متادون نیز می توانند باعث ایجاد یبوست شوند. روش درمان براساس علت یبوست تعیین می شود. در ابتدا باید رژیم غذایی فردِ مبتلا اصلاح شود. چنانچه جواب مناسب گرفته نشد، از داروهای ملیّن و به ترتیب از داروهای بی ضرر، کم ضرر و داروهای محرک شروع می کنند تا به نتیجهٔ مطلوب برسند. در صورت امکان، قطع داروهایی که منجر به یبوست می شود از راه های درمان است. درمان کم کاری تیروئید و سایر بیماری ها باید انجام شود.
معنی کلمه یبوست در دانشنامه آزاد فارسی
یُبوسَت (constipation) در پزشکی، کم بودن دفعات تخلیۀ روده. در حالت عادی، انقباضات دودیِروده محتویات روده را جلو می رانند و مدفوع در راست رودهجمع، و باعث اتساع آن می شود. این حالت احساس دفع را تحریک می کند. علت یبوست بیماری، تغییر رژیم غذایی، تنش، یا مصرف برخی از داروهاست. افزایش مصرف فیبرهای غذاییممکن است باعث رفع یبوست شود. برای رفع موقت این مشکل از داروهای مسهل استفاده می کنند. این داروها نباید دایم مصرف شوند.
معنی کلمه یبوست در ویکی واژه
stitichezza یبوسة خشکی، عدم رطوبت. در فارسی: خشکی مزاج و کار نکردن شکم.
جملاتی از کاربرد کلمه یبوست
لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ جامع نامی است از نامهای خداوند جلّ جلاله. و معنی جامع در وصف وی آنست که بهم آرنده آب و آتش است در یک سنگ، نماینده جهان فراخ است در دیده تنگ، و بهم آرنده ضدّها در یک تن، حرارت و برودت و رطوبت و یبوست. و آن گه اجزا و اعضاء مختلف در ترکیب آدمی بهم آورده، و همه درهم ساخته، و بندها درهم پیوسته، و چنان که خود خواست ترتیب آن بداده، یقول تعالی: نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ. باز فردا برستاخیز بهم آرد، و جمع کند آن استخوانها و گوشت و پوست آدمی که بریزیده، و ذرّه ذرّه در عالم پرکنده شده، فذلک قوله عزّ و جلّ: وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ.
خسروا مهر و سپهر از بدو فطرت آمدند زیر دستت چون عنان و پایبوست چون رکاب
و مقصود آن است که بدانی که طبیعی بیچاره که چیزی با حرارت و رطوبت و برودت و یبوست حوالت کرد، راست گفت که اگر ایشان در میانه اسباب الهی نبودندی، علم طلب باطل بودی، ولکن خطا از آن وجه کرد که چشم وی مختصر بود، به اول منزل فرود آمد و از او اصلی ساخت نه مسخری و خداوندی ساخت نه چاکری و وی خود از جمله چاکران بازپسین است که در صف النعال باشد و منجم که ستاره را در میان اسباب آورد، راست گفت که اگر نه چنین بودی، شب و روز برابر بودی که آفتاب ستاره ای است که روشنایی و گرمی در عالم از وی است و زمستان و تابستان برابر بودی که گرمی تابستان از آن است که آفتاب به میان آسمان نزدیک شود و در زمستان دور شود و آن خدای که در قدرت وی هست که آفتاب را گرم و روشن آفرید، چه عجب اگر زحل را سرد و خشک آفریند و زهره را گرم و تر آفریند، این در مسلمانی هیچ قدح نکند منجم از آنجا غلط کرد که از نجوم اصل و حوالت گاه ساخت و مسخری ایشان نبدید و ندانست که و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره و مسخر آن باشد که وی را به کار دارند، پس ایشان کارگرانند، نه از جهت خویش، بلکه به کار داشتگانند از جهت عمال فرشتگان، چنان که اعصاب مستعملت در تحت تحریک اطراف، از جهت قوتی که اندر دماغ است و کواکب هم از چاکران باز پسین اند، اگر چه در درجه ی نقیبان اند و به صف النعال نه اند، چون چهار طبع که ایشان مسخران باز پسین اند، چون قلم در کتابت.
فردی و دو زوج و فردی عقله کیوانی نحوست برده دغم نار و خاکش داده گرمی با یبوست
گر تو سعدی این نحوست از کجاست این برودت وین یبوست از کجاست
پس گفت ای شیخ تو ندانسته ای که رکن اعظم و عروه احکم و شرط اهم و مقدمه اتم درباب طب معرفت نجوم است ولابد دلایل همه علوم است، که ادویه بزرگ ساختن بی سعادت وقت شناختن درست نبود و هیچ ترکیب وترتیب و تدبیر و تقدیر از زمان و مکان مسغنی نیست و زمان عبارت از دور افلاک است بر گرد کره خاک و فلک مختلف الادوار گاه منتج رطوبت وگاه مثمر یبوست
باش تا از صورت به حقیقت رسی آنگاه بدانی که اصل، حقیقت است نه صورت. چه گویی حقیقت تو همچون حقیقت محققان است؟ باش ای عزیز تا آنجا رسی که حقیقت عناصر و طبایع و ارکان بر تو جلوه کنند چنانکه این چهار ارکان و چهار طبایع صوری: چون آب و خاک و باد و آتش، و چون حرارت و برودت و رطوبت و یبوست که این جمله نسبت دارد به عالم دنیا، و مدار دنیا به این آمده است. پس جایی رسانند ترا که حقیقت این چهارگانه ترا روی نماید، زنده شوی؛ عیش حقیقی ترا حاصل آید. «والشّمسُ والقَمَرُ و النجومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ» اینجا بیان این همه میکند. «اللّهُ الذَّی خَلَق سَبْعَ سَمواتِ وَمِنَ الأرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الأمْرُبَیْنَهِنَّ» همین معنی باشد که گفته شد. «وانّ الی رَبِکَ المُنْتَهی» ترا به نهایت رساند.
اتفاق را آن سال، باران نیامد و برف و نم خشک بایستاد ینابیع را یبوست ظاهر شد و مرابیع را خشکی غالب آمد.
می رفت رهت به گیسوی چنگ می ساخت به پایبوست آهنگ
آمانتادین همچنین با خشکی دهان و یبوست همراه است.
این داروها ممکن است باعث یبوست، خشکی دهان و خستگی شوند.
نثار پایبوست کرد گل مشت زر خود را نسیم صبحدم در مقدمت عنبرفشان آمد