یافث
معنی کلمه یافث در لغت نامه دهخدا

یافث

معنی کلمه یافث در لغت نامه دهخدا

یافث. [ ف ِ ] ( اِخ ) به لاتینی ژافت . سومین پسر نوح پس از سام و حام او پدر اقوام مختلف هند و جرمن است. ( توریة ). نام یکی از پسران نوح که جد بزرگوار یأجوج و مأجوج و ترک و صقالبه [ اسلاویان ] میباشد، انتظار خیری از اینان نباید داشت. ( الانساب سمعانی ). حمداﷲمستوفی در نزهة القلوب آرد: و اهل عرب گویند که نوح پیغمبر ( ع ) ربع مسکون را بر درازی به سه بهره کرد بخش جنوبی حام را داد و آن زمین سیاهان است و بخش شمالی یافث را داد و آن زمین سفیدان و سرخ چهرگان است و بخش میانی را به سام داد و آن زمین اسمران است. ( ص 19 ). کلمه ای است عجمی و آن را یافث هم آرند و بعضی مفسران یَفَث حکایت کرده اند و او به روایتی پسر نوح ( ع )و پدر ترکان و یأجوج و مأجوج است که به زعم نسب شناسان برادران بنی سام و حام اند. ( از تاج العروس ). صاحب مجمل التواریخ والقصص ذیل عنوان «نسب ترکان » آرد: چون نوح ( ع ) زمین بر پسران قسمت کرد بدان وقت که طوفان بنشست ، از آن روی جیحون جمله به یافث داد چنانکه زمین عرب و عراقین و یمن و آن حدود به سام داده بود و مصر و یونان و قبط و نبط و بربر و هندوان و زنگبار به حام. و مردمان این زمین ها را نژاد بدیشان کشد و مابه حدیث یافث باز شویم. روایت چنان است که یافث [ چون ] بخواست رفتن از پیش پدر، گفت ای پیغامبر خدای ، آن کشور که مرا دادی آب کمتر باشد و خراب است مرا دعائی آموز که چون به باران حاجت آید خدای تعالی را بدان نام بخوانیم و ما را اجابت افتد، نوح ( ع ) دعا کردو خدای عزوجل ، نام بزرگ ، او را الهام داد. نوح پسر را بیاموخت. یافث آن را بر سنگ نقش کرد و چون تعویذ از گردن بیاویخت و برفت و به هر وقت که خدای را بدان نام بخواندی بهر حاجتی [ برف یا باران بیامدی و بازچون خدای را بدان نام بخواندی برف و باران ] بایستاد [ ی ] و او را هفت پسر بود نام ایشان اول چین ، دوم ترک ، سیم خزر، چهارم منبل ، پنجم روس ، ششم میسک پدر یأجوج و مأجوج ، هفتم کماری [ از ] این همه فرزندان عقب و نسل بماند و هر یکی را گفتار و زبان از گونه ای بود. ( مجمل التواریخ والقصص ص 97 ). و رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 33 و 262 و اخبار الحکماء ص 11 و عیون الاخبار ج 2 ص 90 و عقد الفرید ج 3 ص 258 و قاموس کتاب مقدس و تاریخ گزیده و دمشقی ص 25 و 246 و حبیب السیر جزء 1 ج 3 ص 3 و مجمل التواریخ والقصص ص 97 و 106 و تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری ص 77 و 131 و التفهیم ص 195 شود.

معنی کلمه یافث در فرهنگ فارسی

پسردوم نوح است که عقیده دارند نژادهائی که در سواحل اروپا و آسیای صغیر و جزایر دریای مدیترانه سکونت کردند و از آنجا به سایر اقالیم زمین رفتهاند از وی بوجود آمده است .

معنی کلمه یافث در دانشنامه عمومی

یافِث ( عبری: יפת، به معنی وسعت ) یکی از پسران نوح در سفر پیدایش در تورات است. مطابق روایت پیدایش، یافث یکی از پسران نوح بود که از طوفانی که به دلیل شرارت های غول های موسوم به نفیلیم فرستاده شده بود، نجات یافت. حضور اصلی یافث و برادرانش موسوم در داستان های بعد از طوفان است؛ پس از اینکه نوح شراب درست کرد و با نوشیدن از آن مست شد، لخت در خیمه خود خوابید. حام لختی نوح را دید ( به او تجاوز کرد؟ ) و برادرانش را مطلع ساخت. سام و یافث عقب عقب راه رفتند و بدون دیدن لختی نوح، او را پوشاندند. وقتی که نوح هوشیاری اش را بازیافت و متوجه شد حام با او چه کرده، کنعان پسر حام را نفرین کرد که بردهٔ برادرانش باشد.
به گفته تورات، بعد از اینکه پسران خدا با دختران آدمیان آمیزش کردند، از ایشان نژاد غولی به نام نفیلیم پدید آمد. یهوه که شرارت های بشر را دید، از آفرینش او پشیمان شد و تصمیم گرفت موجودات را نابود کند اما نوح را در گناهان نسل خود بی تقصیر یافت و به همین جهت، به او گفت کشتی بسازد تا به همراه همسر و پسرانش و همسرانشان نجات پیدا کند. یافث و برادرانش، حام و سام، از کشتی نشینان بودند که از طوفانِ یاد شده رستند. بعد از طوفان، نوح تاکستانی کاشت و شراب درست کرد و از آن شراب نوشید و مست شد. نوح برهنه در خیمه خود خوابید و حام لختی او را دید ( ممکن است منظور نویسندهٔ تورات تجاوز جنسی حام به نوح باشد ) و برادرانش سام و یافث را آگاه کرد. سام و یافث عقب عقب راه رفتند و بدون دیدن لختی نوح، او را پوشاندند. نوح که به هوش آمد و دانست حام با او چه کرده، کنعان پسر حام را نفرین کرد که برده حقیر سام و یافث باشد. در باب ۱۰ سفر پیدایش به یافث هفت پسر به نام های گومر، ماجوج، مدای، یاوان، توبل، مشک و تیراس نسبت داده شده است.

معنی کلمه یافث در دانشنامه آزاد فارسی

یافِث (Japheth)
تابلوی سام، حام و یافث، اثر جیمز تیسو (1902)
در عهد عتیق، پسر سوم نوحکه با دو برادرش سامو حامنیاکان انسان به شمار می روند. یافث پیش از طوفان نوح ازدواج کرد و با همسرش در کشتی نوح نجات یافت و سپس صاحب هفت پسر شد.

جملاتی از کاربرد کلمه یافث

رفته و کرده شکار اولاد یافث را بقهر خود چنین باید که باشد چون تو شیری را شکار
این عبارت نخستین‌بار در سال‌های ۱۷۷۰ توسط اعضای مکتب تاریخ‌نگاری گوتینگن به کار رفت. این عبارت از قوم‌شناسی کتاب مقدس برآمده بود و اشاره به نوادگان سام، پسر نوح، در سفر پیدایش دارد. دو عبارت اقوام حامی و اقوام یافثی نیز برای نوادگان دو پسر دیگر نوح (حام و یافث) استفاده شد.
بعضی از متاخیرین نوشته اند که شاید بعد از مرگ کیومرث و قبل از پادشاهی هوشنگ که چندی امر سلطنت در ملک ایران مختل بود این واقعه حادث شده باشد ولیکن این توجیه نه از روی تحقیق است نه قابل تصدیق، چرا که اثر قدما ترک بن یافث را معاصر کیومرث گفته اند و نوبت اغوز در اواخر عصر جمشید و اوایل عهد ضحاک بود و بعد از او بفاصله هزار سال توربن فریدون بر ملک ترکان غالب شده وبالجمله در تاریخ مغول مسطور است که اغوزخان را شش پسر بود از هر پسر چهار فرزند در وجود آمد که ازنسل هر یک بوقتی اندک جمعیتی کثیر پدید گشته، خیل ایشان از نام پدر نشان یافت که تا اکنون بهمان نام معروف و مشهورند و از سایر طوایف ممتاز و مخصوص.
بود یافث آباد فرخ نهاد که کلدانی آبت نمودش یاد
وَ إِلی‌ عادٍ أَخاهُمْ هُوداً ارسال در آن مضمر است، یعنی ارسلنا الی عاد اخاهم هودا و این عاد اوّل است، و هو عاد بن ارم بن سام بن نوح. نژاد این عاد همه جبّاران بودند و طاغیان، و در عصر خویش جهانداران، و در زمین یمن مسکن داشتند و اولاد سام و حام و یافث در آن عصر همه مغلوب و مقهور ایشان گشتند، و مهینه ایشان و ملک ایشان شدید بن عملیق بن عاد بن ارم بود، این ملک برادر زاده خود را ضحاک بن علوان بن عملیق بن عاد که عجم او را بیوراسف گویند بزمین بابل فرستاد تا اولاد سام را مقهور کرد و جم بن ویونجهان بن ارفخشد بن سام که پادشاه ایشان بود بدست وی کشته شد و ابن عم خویش را الولید بن الریان بن عاد بن ارم بزمین مصر، فرستاد و اولاد حام را مقهور کرد، مصر بن القبط بن حام که پادشاه ایشان بود بدست وی کشته شد و می‌گویند که الریان بن الولید ملک مصر که صاحب یوسف بود و الولید بن مصعب، فرعون موسی و جالوت الجبّار که داود او را کشت، این هر سه از فرزندان ولید بن الریان بن عاداند و شدید بن عملیق برادر زاده‌ای دیگر داشت، غانم بن علوان بن عملیق، برادر ضحاک او را بزمین ترک فرستاد و اولاد یافث را مقهور کرد و افراسیاب که ملک ایشان بود بدست وی کشته شد، و یقال: ان رستم الشدید من ولد غانم. پس شدید بن عملیق هلاک گشت و برادر وی شداد بن عملیق بن عاد بن ارم بجای وی نشست هم چنان کافر و طاغی و متمرّد با قوم خویش، تا ربّ العالمین در آن عصر هود پیغامبر بایشان فرستاد و ایشان را بر دین حقّ دعوت کرد، فذلک قوله: وَ إِلی‌ عادٍ أَخاهُمْ هُوداً و هو هود بن خالد بن الخلود بن عیص بن عملیق بن عاد. و قیل: هود بن عبد اللَّه بن عوص بن ارم، و هو الاصح. و سمّاه اخاهم لانه کان من نسبهم. قال الزّجاج: هو اخوهم من حیث انّه من ولد آدم و هم اولاده.
در متون کهن ارمنی، هایک را یکی از نوادگان نوح و از دودمان یافث دانسته‌اند. در کتاب مؤسس خورناتسی آمده‌است که هایک پس از کشتن بل و در هم شکستن سپاه وی در محل نبرد ملکی بنا کرد و آن را «هایخ» نامید. از این رو تا زمان مؤسس خورناتسی «سده ۵ میلادی» نیز این ناحیه «هایوتس – دزور» نامیده می‌شد. هایوتس در زبان ارمنی به مفهوم «ارمنیان» و دزور به معنای «دره» است.
شده اندر صمیم بقعهٔ سام آل یافث ز تیغ تو مقبور
در روایتی منسوب به جعفر صادق، چنین به دست می‌آید که بعد از شیث، یافث به دنیا آمد، امّا شیث و یافث دیگر خواهر دوقلو نداشتند.
از دیدگاه دین‌های ابراهیمی و بر پایهٔ روایت تورات و اسطوره‌های سامی نسل کنونی آدمیان که پس از طوفان نوح به جای مانده‌اند از پشت سه پسر نوح سام، حام و یافث هستند. سامی‌ها کسانی هستند که خود را فرزندان سام پسر نوح می‌دانند. هر چیز وابسته به آن‌ها مانند زبان‌های سامی، آیین‌های سامی و ... سامی خوانده می‌شود.