یارد. [ رِ ] ( اِخ ) نام پدر ادریس و پسر مهلائیل است بنا بروایت قفطی در تاریخ الحکماء. یارد. ( انگلیسی ، اِ ) واحد طولی که در آمریکا و انگلستان بکار می رود و آن معادل 9144% متر و یا سه فوت است.
معنی کلمه یارد در فرهنگ معین
[ انگ . ] (اِ. ) واحد طول در انگلستان تقریباً ۹۲ سانتی متر.
معنی کلمه یارد در فرهنگ عمید
مقیاس طول برای پارچه در انگلستان و امریکای شمالی، معادل ۳۶ اینچ یا ۹۲ سانتی متر یا ۱۴ گره.
معنی کلمه یارد در فرهنگ فارسی
مقیاس طول پارچه معادل۳۶اینچ یا۹۲سانت یا۱۴گره ( اسم ) واحد انداز. طولی است که در آمریکا وانگلستان بکار می رود و آن معادل ٠ / ۹۱۴۴ متر و یا ۳ فوت است .
معنی کلمه یارد در دانشنامه عمومی
یارد ( به انگلیسی: yard ) مخفف: yd، واحد اندازه گیری طول برابر ۹۱۴٫۴ میلیمتر یا ۳ فوت است؛ و هر فوت برابر با ۱۲ اینچ می باشد. هر اینچ برابر با ۲٫۵۴ سانتی متر است. فاصله نوک بینی تا نوک انگشتان دست هنری اول تعریف شده که یکای مناسبی نیست؛ زیرا یکای مناسب باید دارای دو ویژگی زیر باشد که این یکا مورد دوم را ندارد: • قابلیت بازتولید در مکانهای گوناگون را داشته باشد. • تغییر نکند. یارد (جد نوح). یارد ( عبری: ירד یا אראד به معنی «پیاده شده» ) از شخصیت های تنخ یهودی و عهد عتیق در انجیل است که نخستین بار نامش در کتاب پیدایش و به عنوان پنجمین نوادهٔ آدم از همسرش حوا ذکر شده است. او پسر مهللئیل پسر قینان پسر انوش پسر شیث پسر آدم بود. یارد هنگامی که پدرش مهللئیل ۶۵ ساله بود، زاده شد. یارد پسران و دخترانی داشت که فقط نام بزرگ ترین پسرش خنوخ در تورات ذکر شده است. خنوخ در زمانی که یارد ۱۶۲ سال داشت، زاده شد. یارد جد بزرگ متوشالح، لمک و نوح بود. یارد در سن ۹۶۲ سالگی فوت کرد؛ هر چند در یوبیل عمر او ۹۷۱ سال دانسته شده است که پس از متوشالح بیش ترین عمر در کتاب مقدس و تنخ عبری است. نام یارد در نسب نامه عیسی و نیز در نسب نامه محمد پیغمبر اسلام ذکر شده است.
معنی کلمه یارد در دانشنامه آزاد فارسی
یارْد (yard) واحد طول در سیستم انگلیسی، با نماد yd. معادل با ۳ فوت یا۰.۹۱۴۴ متر است. در امریکا، گاهی برای اشاره به یارد مکعب، برابر با۰.۷۶۴۶ متر مکعب، نیز به کار می رود.
معنی کلمه یارد در ویکی واژه
واحد طول در انگلستان تقریباً ۹۲ سانتی م
جملاتی از کاربرد کلمه یارد
نه دهر یارد جاه ترا قیاس نبود نه چرخ داند قدر ترا عیار گرفت
دولت توست آنکه کس هیچ نیارد ازو لیک بدست کسان، ارقم و ثعیان گرفت
محیط حرص را، سعیت، نیارد مرد میدان شد ز دست و پا زدن در بحر بیساحل چه میخواهی؟
آنگاه چون بازآید و آنچه خواستهایم بیارد، آنچه رأی عالی بیند، بدهد».
گر به پابوس تو دست دل نمییارد رسید چون ندارد چارهای از دور میگوید دعا
از آنجا که قدیمیترین سنگهای موجود بر کرهٔ زمین ۳٫۸ میلیارد سال قدمت دارند نمیتوان شواهدی از برخوردهای دورهٔ آخرین بمباران سنگین را بر روی کرهٔ زمین یافت.
با دو صد دیده نیارد که قدم راست نهد این کهن پیر خرف گشته مگر نابیناست
نماید هر زمانی معجزی نو بیارد حجت و برهان تازه
چنین داد پاسخ که درنده شیر نیارد سگ کارزاری به زیر
خورشید بر آن ماه زمین تافت نیارد دانم که تو با زلفک او جست نیاری
دوستان رااز نظر انداختن انصاف نیست ترک می باید که دشمن رانیارد درنظر