یادگاره
معنی کلمه یادگاره در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه یادگاره
دادشان یادگارهای گران در خور پیشگاه تاجوران
مرا ز یاد مبر آن مبین که در رخ و چشم ز گوش و گردن تو یادگارها دارم
از دوستان علی و رضا یادگارها ارضا منه نوروزگوْلی درردی
در این برهه زمانی، اسکان و زیستگاه بشری در منطقه کاتال هویوک به عنوان یک مرکز معنوی و روحانی شبه جزیره آناتولی (ترکیه کنونی) توسعه پیدا کرد. احتمالاً برخی اعمال دینی در معابدی همگانی انجام میشد. ساکنین کاتال هویوک از خود یادگارهای زیادی به جای گذاشتند که به عنوان نمونه میتوان از تندیسکهای سفالین و آثاری در رابطه با اعضاء جنسی و شکار نام برد.
به نظر ابوالقاسم قربانی، اگر تمام جهات کتاب را در نظر بگیریم، ازجمله مواضع علمی بودن، فواید تاریخی، قدمت، صحت و اعتبار مطالب و اهمیت ادبی آن، کتاب التفهیم بزرگترین و بهترین یادگارهای فارسی در سراسر آثار فارسی بعد از اسلام است که نمیتوان هیچ نظیر و مانندی برای آن یافت.
مرا بپرور آنچنان که ماند از تو جاودان ز شعر بنده در جهان خجسته یادگارها
دوستِ هروَرِ زلفْ که یکی خرواره این سخنْ اَمروزْ، امیر یادگاره
او هنگامی که هفتادساله بود، برای بازدید از یادگارهای جنگ داخلی به جنوب آمریکا رفت. ولی پس از بازدید راه خود را به جنوب پی گرفت و به مکزیک رفت. سپس به شورشیان مکزیکی به رهبری پانچو ویلا پیوست و از ۱۹۱۴ اثری از او در دست نیست.
یا مَخْمِلِهْ یا شمسِ نِهاره ته دیمْ یا یوسفِ مَصری یادگاره ته دیمْ