یابان

معنی کلمه یابان در لغت نامه دهخدا

یابان. ( اِ ) دشت و بیابان و صحرا. || موضع شهر. ( ناظم الاطباء ).
یابان. ( اِخ ) صاحب صبح الاعشی ذیل «انساب عجم » آرد که رومیان از نسل بنی کتیم بن یونان اند و او یابان بن یافث بن نوح است. ( صبح الاعشی ج 1 ص 367 ). و رجوع به یاوان و یونان شود.
یابان.( اِخ ) صورت عربی کلمه ژاپن است. رجوع به همین لغت نامه و ضمیمه معجم البلدان ( منجم العمران ) ص 346 شود.

معنی کلمه یابان در فرهنگ فارسی

دشت و بیابان و صحرا موضع شهر

معنی کلمه یابان در ویکی واژه

الیابان
کشور ژاپن به زبان عربی.

جملاتی از کاربرد کلمه یابان

زندگی بر جای خود بالیدن است از خیابان خودی گل چیدن است
رو به بیابان به پای خار خزیده
امامزاده حبیب بن موسی مربوط به دوره صفوی است و در محله پشت مشهد کاشان، خیابان امام خمینی واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۱۴ با شمارهٔ ثبت ۲۳۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
چو ده روز راه بیابان نبشت عمارت پدید آمد و آب و کشت
بستر ریگ روان همراه داری منعمی خواب اگر آید به دامان بیابان خوش‌تر است
گر خفت زیر ریگ بیابان تنش چه باک آن را که مرغ روح به بام حرم نشست
این محله حدود ۲۵ هکتار وسعت دارد و در شمال‌غربی شهر سنندج قرار گرفته است. با احداث خیابان نمکی در دهه‌ی ۶۰ بخش عمده‌ای از بافت منسجم این محله آسیب دید و تبدیل به دو قسمت شمالی و جنوبی شد.
ندارد کعبه گرد خود بیابانی که من دارم
بیابان و ریگ روان دید و بس نه پرنده در وی نه جنبنده کس
در آن تاختن دیده بی‌خواب کرد گذر بر بیابان سقلاب کرد
امروز بیابان حشمت تو چون باد مرا خاکسار دارد
در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی در بیابانی که کار خضر باشد رهزنی