گوین
معنی کلمه گوین در لغت نامه دهخدا

گوین

معنی کلمه گوین در لغت نامه دهخدا

گوین. [ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان رویدر بخش بستک شهرستان لار. واقع در 132هزارگزی شمال خاور بستک. و در شمال خاوری کوه میرخوند. واقع در دامنه و هوای آن گرمسیر و سکنه آن 365 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولات آن غلات و خرما و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
گوین. [ گ ُ وِ ] ( اِخ ) تحریری از جوین باشد. رجوع به جوین و گویان شود.
گوین. [ گ َ وَ ی َ ] ( اِخ ) نام نخستین پیروان زرتشت. ( یشتها ج 2 ص 80 و 379 ).

معنی کلمه گوین در فرهنگ فارسی

نام نخستین پیروان زرتشت .

معنی کلمه گوین در دانشنامه عمومی

گوین (بشاگرد). گوین، روستایی در دهستان پارامون بخش گافر و پارامون شهرستان بشاگرد در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۷۳ نفر ( ۲۱ خانوار ) بوده است.
گوین (خمیر). گِوین، روستایی در دهستان رودبار بخش رویدر شهرستان خمیر در استان هرمزگان ایران است.
این روستا در فاصلهٔ ۱۸ کیلومتری جنوب شهر رویدر واقع شده است.
مردم روستا از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان محمد ادریس شافعی هستند.
دارای ۷ مسجد، ۱۳ آب انبار، برکه و مدرسهٔ راهنمای دخترانه و پسرانه، آب برق، مخابرات تلفن همراه، سالن ورزشی بسیج، سد و پارک ناخ
این روستا دارای چشمه آبی است که تعداد ۲۰۰۰ اصله نخل را آبیاری می کند. زمین دیم آن ۵۰۰ من ( ۲۰۰۰من ) است که در آن جو و گندم کشت دیم می کنند.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱٬۲۱۷ نفر ( ۴۰۲ خانوار ) بوده است.
گوین (فرانسه). گوین یا گویین ( /ɡiˈjɛn/ , فرانسوی:    ; اکسیتان: Guiana ) یک استان قدیمی فرانسه بود که تقریباً با استان رومی آکیتانیا سکوندا و اسقف نشینی بوردو مطابقت داشت.
نام "Guyenne" از Aguyenne، تبدیل محبوب آکیتانیا گرفته شده است. در قرن دوازدهم، همراه با گاسکونی، دوک نشین آکیتن را تشکیل داد که با ازدواج النور آکیتن با هنری دوم، تحت سلطه پادشاهان انگلستان قرار گرفت.
در قرن سیزدهم، از طریق فتوحات فیلیپ دوم، لوئی هشتم و لوئی نهم، گوین در محدوده کوچکتر تعیین شده توسط معاهده پاریس ( ۱۲۵۹ ) محصور و از آکیتن متمایز شد. پس از آن گوین شامل بوردلیه ها ( کناره قدیمی بوردو ) ، بازدای ها، بخشی از پریگورد، لیموزین، کوئرسی و روئرگ و آگنایی هایی بود که فیلیپ سوم در معاهده آمیان ( ۱۲۷۹ ) به ادوارد یکم واگذار کرد. هنوز با گاسکونی متحد شده بود، دوک نشینی را تشکیل داد که از شارانتس تا پیرنه امتداد داشت. این دوک نشین به عنوان یک تیول با شرایط ادای احترام به پادشاهان فرانسه اداره می شد و در سال های ۱۲۹۶ و ۱۳۲۴ به دلیل کوتاهی در وظایف فئودالی توسط پادشاهان فرانسه مصادره شد.
در معاهده برتینی ( ۱۳۶۰ ) ، ادوارد سوم پادشاه انگلستان به همراه اونیس، سنتونژ، آنگوموا و پوآتو، حاکمیت کامل دوک نشین گوین را به دست آورد. پیروزی برتراند دو گوسکلین و گاستون سوم، کنت فوکس، اندکی بعد دوک نشین را به محدوده قرن سیزدهم خود بازگرداند. سرانجام در سال ۱۴۵۱ توسط شارل هفتم فتح شد و به تاج پادشاهی فرانسه ملحق شد. در سال ۱۴۶۹، لوئی یازدهم آن را در ازای قلمروهای شامپاین و بری به برادرش شارل، دوک بری داد، پس از مرگ او در سال ۱۴۷۲، دوباره به قلمرو سلطنتی متحد شد.
سپس گوین یک دولت تشکیل داد ( gouvernement général ) که از قرن هفدهم به بعد با گاسکونی متحد شد. در سال ۱۷۷۹، لوئی شانزدهم مجامع استانی گوین را تشکیل داد و به فکر گسترش مجمع به استان های دیگر بود، اما پس از تجربه مخالفت طبقات ممتاز در گوین، این ایده را کنار گذاشت. دولت گوین و گاسکونی ( Guienne et Gascogne، به پایتختی بوردو، تا پایان رژیم پیشین ( ۱۷۹۲ ) ادامه داشت. تحت انقلاب فرانسه، بخش های تشکیل شده از گوین مربوط به ژیروند، لات ات گارون، دوردون، لات، آویرون و بخش اصلی تارن و گارون بودند.
معنی کلمه گوین در فرهنگ فارسی
معنی کلمه گوین در دانشنامه عمومی

معنی کلمه گوین در ویکی واژه

گوین (جمع گوین‌ها)
پهلوان

جملاتی از کاربرد کلمه گوین

چو مطرب خواند ابیات نو گویند که این گوینده خوشگو می‌نماید
گویند به کوی او بسی می آیی چون با دل خویش بس نیایم چه کنم
یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلائِکَةَ، ای اذکر یوم یرون الملائکة و هو یوم الموت و قیل یوم البعث. این جواب ایشان است که دیدار فریشته خواستند، یعنی که ایشان فریشته روز مرگ بینند یا روز قیامت، با ندای لا بُشْری‌ و عذاب سخت. لا بُشْری‌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِینَ یعنی للکافرین. آن روز فریشتگان مومنان را بشارت دهند به بهشت و کافران را بشارت ندهند و ایشان را گویند: حِجْراً مَحْجُوراً. فیه قولان: احدهما انّ الملائکة یَقُولُونَ للکفّار حِجْراً مَحْجُوراً ای الجنّة حرام محرّم علیکم.
میان سپهدار و آن سرو بن زنی بود گوینده شیرین سخن
حدیث، در اصطلاح مسلمانان، به روایتی از آنچه محمد گفت یا انجام داد، گفته می‌شود. گاه ممکن است سخنان امامان شیعه، صحابه‌های محمد و دیگر اشخاص صدر اسلام نیز حدیث نامیده شود، هر چند در منابع متاخرتر به چنین روایاتی «اثر» یا «خبر» می‌گویند تا آن‌ها را از احادیث محمد متمایز کنند.
به سوی باده و می میل کن که میگویند « جهان بر آب نهاده است و آدمی بر باد»
وی همچنین در تیم ملی فوتبال زنان بوسنی و هرزگوین بازی کرده‌است.
در زبان‌شناسی، ساختن یک واژه با ترکیب بخش‌هایی از دیگر واژه‌ها را آمیزه‌سازی می‌گویند.
مردم این روستا لر هستند و به زبان لری سخن می گویند.
مجموعه تمام ω-کلمه‌های را که یک بوچی اتوماتون قبول می‌کند زبان ان بوچی اتوماتون می‌گویند. حالا یک زبان
قابل عصمت نیند، پند نگویند، ازآنک مغ نشود پارسا، سگ نشود جوهری
گویند دلش نرم توان کرد به فریاد آری بود ار قوت فریاد توان کرد
همه ارواح پاک جویندم بی دهان و زبان بگویندم