گوگردی
معنی کلمه گوگردی در لغت نامه دهخدا

گوگردی

معنی کلمه گوگردی در لغت نامه دهخدا

گوگردی. [گ ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به گوگرد. || گوگرددار. دارای گوگرد. آغشته به گوگرد. آلوده به گوگرد.
- آبهای گوگردی ؛ میاه کبریتی.
|| از گوگرد ساخته شده. || به رنگ گوگرد.

معنی کلمه گوگردی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به گوگرد کبریتی : ۱ - دارای گوگرد آغشته به گوگرد : آبهای گوگردی . ۲ - ساخته شده از گوگرد. ۳ - برنگ گوگرد .

معنی کلمه گوگردی در دانشنامه عمومی

گوگردی (پرنده). گوگردی ( پرنده ) ( نام علمی: Pitangus sulphuratus ) نام یک گونه از سرده سائوروفاگوس است.

جملاتی از کاربرد کلمه گوگردی

توسط گبریان ساخته شده است و این چشمه از مواد گوگردی تشکیل شده است که برای درمان بیشتر بیماریهای مفصلی مفید میباشد
این دریاچه دائمی از یکی از معدود دریاچه‌های معدنی استان مرکزی است. خودجوش است و حاوی ترکیبات گوگردی، غیر از آن به سبب جایگاه تاریخی‌اش دارای اهمیت است. همچنین از لحاظ علم پزشکی نیز مورد توجه است.
خاک خون آلود این ره را اگر پرسند چیست ؟ چیست گوگردیست احمر کیمیای جان شده
دل آتش پرست من که در آتش چو گوگردی به ساقی گو که زود آخر هم از اول قدح دردی
دماوند، یک کوه آتشفشانی مطبّق و نیمه‌فعال است که عمدتاً در دوران چهارم زمین‌شناسی موسوم به دوران هولوسین تشکیل شده و نخستین فوران آن، نزدیک ۱٫۷۸ میلیون سال پیش، رخ داده‌است. با این وجود، بیشترین شمار فوران آن طی ۶۰۰ هزار الی ۲۸۰ هزار سال قبل رخ داده و عمر این کوه با استفاده از روش کربن ۱۴ دست‌کم ۳۸٬۵۰۰ سال برآورد شده‌است. وجود چندین چشمهٔ گوگردی و چشمه‌های آب گرم، از شواهد نیمه‌فعال بودن این آتشفشان است. بیشترین و عمده‌ترین فعالیت آتشفشانی این کوه نزدیک به ۱۰٬۰۰۰ سال پیش روی داده که سبب شکل‌گیری آن شده‌است.