معنی کلمه گوپال در لغت نامه دهخدا
چو بینند تاو بر و یال من
به جنگ اندرون زخم گوپال من.فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 348 ).چو دیوان بدیدند گوپال اوی
بدرّید دلْشان ز چنگال اوی.فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 349 ).مگر بازبینم بر و یال تو
سر و بازوی و چنگ و گوپال تو.فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 333 ).|| تخت و اورنگ آهنین و چوبین ( ؟ ) . ( برهان ).
گوپال. ( اِخ ) نام مبارزی بوده از خویشان پادشاه روس. ( برهان ). با بای فارسی ، نام مبارزی بوده از خویشان پادشاه روس. ( آنندراج ).