گوشوان

معنی کلمه گوشوان در فرهنگ معین

(مص مر. ) = گوش بان : محافظ ، مراقب ، راعی .

معنی کلمه گوشوان در ویکی واژه

گوش بان: محافظ، مراقب، راعی.

جملاتی از کاربرد کلمه گوشوان

ثمّ قال فی آخر الآیة: «إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً رقیب گوشوان است بر دلها بی بر رسیدن، آگاه از کردها بی‌پرسیدن، بی‌نیاز در کوشیدن از آسودن.
إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظٌ (۴) هر کسی و هر تنی آنست که برو گوشوانی است،.
قوله: وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ اینجا اضماری است یعنی: قل یا محمّد! وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ. تو گوی یا محمّد! که من بر شما گوشوان نه‌ام. همانست که آنجا گفت: «فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً»، «لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ». و این پیش از آن بود که وی را بقتال فرمود. چون آیت قتال فرو آمد این همه منسوخ گشت، و صار صلی اللَّه علیه و سلم حفیظا علیهم و مسیطرا علی کلّ من تولّی عنه.
إِلَّا مَنِ ارْتَضی‌ مِنْ رَسُولٍ مگر آن رسول پسندیده فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ اللَّه میراند پیش آن رسول و از پس او رَصَداً (۲۷) گوشوانان.
چون از رحم مادر بیرون آید و قدم درین سرای بلیّات و نکبات نهد، گوشوانان و نگهبانان بر وی گمارد.
ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ، بیرون ندهد هیچ سخن از دهن، إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ (۱۸) مگر نزدیک اوست گوشوانی ساخته.
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ و اگر اللَّه خواستی که با او انباز نگیرند ما أَشْرَکُوا نگرفتندی انباز وَ ما جَعَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً و تو که محمدی بر ایشان گوشوان نه‌ای، که ایشان را از شرک نگه داری وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ (۱۰۷) و کار ایشان بتو سپرده نیست، و بر ایشان وکیل نه‌ای.
مؤمن موحّد معتقد چون میداند که از حقّ جلّ جلاله بر وی گوشوان است و نگهبان، باید که لباس مراقبت در پوشد، و گوش باحوال و اقوال و اعمال خود دارد و ساحت سینه خود از لوث غفلت پاک دارد. أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری‌ بر دوام ورد خود سازد، إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ در پیش دیده خود دارد، «وَ ما کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِینَ» نقش نگین یقین خود گرداند.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان، یا أَیُّهَا النَّاسُ ای مردمان اتَّقُوا رَبَّکُمُ بپرهیزید از خداوند خویش، الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ آن خداوند که شما را بیافرید از یک تن، وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها و بیافرید از آن یک تن، جفت وی وَ بَثَّ مِنْهُما و از ایشان هر دو پراکند در جهان، رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً مردان و زنان فراوان، وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ و بپرهیزید از خشم آن خدای که داد و زینهار از یکدیگر بوی میخواهید، وَ الْأَرْحامَ و بپرهیزید از خویشاوندان ببریدن، إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً (۱) که خدای بر شما دیده بان است و گوشوان.
قوله تعالی: وَ إِذا حُیِّیتُمْ و هر گه که شما را بنوازند، بِتَحِیَّةٍ بنواختی، فَحَیُّوا باز نوازید آن نوازنده را، بِأَحْسَنَ مِنْها بنواختی نیکوتر از آن، أَوْ رُدُّوها یا آن نواخت او را راست هم چنان باز دهید، إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ حَسِیباً (۸۶) اللَّه بر همه چیز گوشوان است، و هر کاری را بسنده.