گودار

معنی کلمه گودار در لغت نامه دهخدا

گودار. [ گ ُ ] ( اِخ ) بنیامین ( 1849 - 1895 م. ). آهنگساز فرانسوی متولد در پاریس. وی سازنده لاویواندیر است.
گودار. ( اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در یک هزارگزی باختر کوهدشت در کنار باختری اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت. جلگه و معتدل مالاریایی است.سکنه آن 27 تن است. آب آن از رود گودارپهن تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه گودار در فرهنگ فارسی

بنیامین آهنگساز فرانسوی ( و. پاریس ۱۸۴۹ - ف. ۱۸۹۵ م . ) . معروفترین آهنگ وی [ لاویواندیر ] است .
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد

معنی کلمه گودار در ویکی واژه

آن‌‌گودار، زبان‌شناس، متخصص و مترجم زبان‌های باستان، اهل فرانسه. A. Godard, Les bronzes du Luristan, Paris, 1940 برنزهای لرستان، پاریس، ۱۹۴۰.

جملاتی از کاربرد کلمه گودار

او در هنگ کنگ به دنیا آمد و زمانی که او ۵ ساله بود با خانواده اش به ایالات متحده مهاجرت کرد. پس از فارغ‌التحصیلی از کالج گوداردِ ورمونت با مدرک کارشناسی ارشد در سینما، مطالعات خود را در مدرسه هنر تیشِ دانشگاه نیویورک ادامه داد.