گوایی

معنی کلمه گوایی در لغت نامه دهخدا

گوایی. [ گ ُ ] ( حامص ) همان گواهی است. ( آنندراج ). شهادت و گواهی. ( ناظم الاطباء ) :
ز هر شمعی که جویی روشنایی
به وحدانیتش یابی گوایی.نظامی.

معنی کلمه گوایی در فرهنگ معین

(گُ ) (حامص . ) گواهی دادن ، شهادت .

معنی کلمه گوایی در فرهنگ عمید

= گواه

معنی کلمه گوایی در فرهنگ فارسی

شهادت گواه بودن : عمری است پادشا ها . کز می تهی است جامم اینک ز بنده دعوی و ز محتسب گواهی . ( حافظ )

معنی کلمه گوایی در ویکی واژه

گواهی دادن، شهادت.

جملاتی از کاربرد کلمه گوایی

بدان صورت که دل دادش گوایی خبر می‌داد از الهام خدایی
بر گرد دلبر، پانصد کبوتر پر می‌فشانند، بهر گوایی
که با شیر جنگ آشنایی دهد ز نر پر کرگس گوایی دهد
همی داد گویی دل من گوایی که باشد مرا از تو روزی جدایی
ببد برتن من گوایی مده چنین دیو را آشنایی مده
ابا کردگار آشنایی دهند به پیغمبری ام گوایی دهند
یکسره خاموش ز خیر عموم لیک به بدگوایی مردم جری
روز از کجا گواهی شبهای ما کند؟ چون صبح کافری ست، گوایی که ما کنیم
چو شه نامه برخواند آن هر دو تن گوایی بدادند بر انجمن
خیالت هست دایم در دو دیده بر آن سر مردم چشمم گواییست