گوئی

معنی کلمه گوئی در لغت نامه دهخدا

گوئی. ( ق ) رجوع به گویی شود.

معنی کلمه گوئی در فرهنگ فارسی

۱ - ( فعل ) دوم شخص مفرد مضارع از گفتن . ۲ - قید شک وتردید وظن گوییا پنداری : خورشید و نور صبح بچشمم چنان نمود گویی بشست یار رخ خود بخون من . ( پیغوملک ) یا تو گویی . ۱ - دوم شخص مفرد مضارع از گفتن . ۲ - قید شک و تردید . ۳ - در ترکیب بمعنی گفتن آید : آفرین گویی اغراق گویی پر گویی دعا گویی لطیفه گویی .

جملاتی از کاربرد کلمه گوئی

این استان هم‌مرز با دریای کانتابریا از شمال و استانهای کانتابریا، بورگوس، گوئیپوزکوا، آلاوا است.
شیخ‌الاسلام گفت کی هرگه بوعلی کاتب شیخ بوعلی رودباری را نام بردی گفتی: که سید ما. شاگردان وی از آن رشک می‌آمد، وی را گفتند: چیست این که وی را سید خود می گوئی؟ گفت: آری وی از شریعت به حقیقت شد، ما از حقیقت به شریعت می آئیم.
گوئیکه به صحرای بهشتم ببرند صحرای بهشت بر دلم تنگ آید
ز چشمش برون جست گوئی چراغ و یا مغز بیرون دوید از دماغ
شهر بلانکا خواهرخواندهٔ آنگوئیلارا ساباتسیا هست.
بباغ اندر تو گوئی هست بلبل ترجمان گل که گل داند زبان او و او داند زبان گل
رُخِ روشنش همچو خورشید بود تو گوئی که بر اسب جمشید بود
در کفت خورشید اگر جوئی بهر در اوفتد بر درت سیمرغ اگر گوئی به منقار ایستد
ای که گوئی به کجا می رود این سید ما از خدا آمده بودم به خدا خواهم رفت
گوئیا دایه ام از بهر غمت می پرورد یا مگر مادرم از بهر فراقت می زاد
مضامین، اتفاقات و شخصیت‌های افسانه‌های آرتوری از منبعی به منبعی دیگر متفاوت بوده‌اند اما اثر جفری مانموثی نقطه آغازی برای داستان‌های بعدی به‌شمار می‌آید. او آرتور را چون پادشاه بریتانیا که ساکسون‌ها را شکست داد و امپراتوری وسیعی تأسیس کرد، می‌نمایاند. برخی عناصر و اتفاقات که امروزه به عنوان بخش‌های اساسی افسانه‌های آرتوری به‌شمار می‌روند، نظیر پدرش اوتر پندراگون، مرلین جادوگر، همسرش گوئینویر، اکس‌کالیبور، بسته‌شدن نطفه او در قلعه تینتاگل، نبرد نهایی آرتور علیه موردرد در کاملاً و مرگ او در آوالون در داستان جفری دیده می‌شوند.
مرا چنانکه منم بینی و نگوئی هیچ ازین تغافل جانسوز سخت داغم داغ
فرماندار کل آنگوئیلا چارلز سوم، پادشاه بریتانیا می‌باشد. در سال ۲۰۰۶ نیز اندرو جورج به عنوان نمایندهٔ فرماندار کل و حاکم از جانب ملکه به حکومت رسید، در سال ۲۰۰۰ نیز اوسبورن فلمینگ به سمت رئیس دولت مأمور تشکیل کابینه شد.
هرچه میگوئیم پنهان ما بما بیش میدانیش پیدا مو بمو
گفتهٔ ما مرده ای گر بشنود زنده شود گوئیا آب حیات از نطق جان افزای ماست
از شاگردان مشهور وی می‌توان به ارکوله فراتا، دومنیکو گوئیدی و آنتونیو راجی اشاره کرد.