گهگاه

معنی کلمه گهگاه در لغت نامه دهخدا

گه گاه. [ گ َه ْ ] ( ق مرکب ) مخفف گاهگاه :
مگر که غالیه میمالی اندر او گه گاه
وگرنه از چه چنان تافته است و غالیه بار.فرخی.قرآن که مهین کلام دانند آن را
گه گاه نه بردوام خوانند آن را.( منسوب به خیام ).مرا ز عشق تو آن بس بود بتا که بود
نظاره گاه دو چشمم جمال تو گه گاه.سوزنی.خاک ار ز رخت نور برد گه گاهی
منزل به فلک برآورد چون ماهی.خاقانی.با آنکه از وی غایبم وز می چو حافظ تایبم
در مجلس روحانیان گه گاه جامی میزنم.حافظ.رجوع به گاهگاه شود.

معنی کلمه گهگاه در فرهنگ عمید

گاهی، بعضی اوقات.

معنی کلمه گهگاه در فرهنگ فارسی

گاه گاه، گاهی، بعضی اوقات
گاه گاه : با آنکه از وی غایبم و ز می چو حافظ تایبم در مجلس روحانیان گه گاه جامی میزنیم . ( حافظ )

جملاتی از کاربرد کلمه گهگاه

زبیم بخشش تو باشد این که گهگاهی همی گریزد در زینهار خنجر زر
دریغا آنکه گهگاهی به دردم یاد می‌کردی عزیزم داشتی اول، به آخر خوار می‌داری
که بمژگان سپرد غمزه و گهگاه بزلف سر سربسته ما بین که رود دست بدست
به دست باد گهگاهی سلامی می‌رسان یارا که از لطف تو خود آخر سلامی می‌رسد ما را
یکی برون شو و برشو بر آن جهنده سمند گهگاه پویه ز سر تا سرین برآرد پر
تا که گهگاه شوم بهره‌ور از بوی عُقار بر در میکده گهگاه گذر خواهم کرد
کند گهگاه ایزد کارها راست چنان کزوی نداند هیچ کس خواست
یوسف لطیف اولین نوازنده‌ای بود که در موسیقی جاز تک‌نوازی ابوا اجرا کرد (سال ۱۹۶۳). بعد از او این ساز گهگاه در گروه‌های جاز دیده می‌شود.
یا رب آن کس را بیامرزی که بعد از مرگ ما روح ما را او به تکبیری کند گهگاه یاد
خود کبوتر چیست ای دانای کل ذکر دل گهگاه ارسال رسل
الیزابت گهگاه با جنبش‌های جمهوری‌خواهی و انتقادات رسانه‌ای از خانوادهٔ سلطنتی روبه‌رو شد؛ از جمله این دفعات پس از طلاق‌های فرزندانش، در «سال فاجعه‌بار» ۱۹۹۲ و مرگ عروس سابقش، شاهدخت دایانای ولز بوده‌است. با این همه، در بریتانیا محبوبیت نظام سلطنت و شخص الیزابت معمولاً بالا بوده‌است. او در ۹۶ سالگی پس از ۷۰ سال سلطنت درگذشت و پسر بزرگش، چارلز سوم، جانشین او شد.
گفتمش گهگاه و کم کم یا دمادم خورد می گفت نی بر لب پیاپی ساغر سرشار داشت