معنی کلمه گندآور در لغت نامه دهخدا
بدو گفت رستم که گرز گران
چو یازد ز بازوی گندآوران.فردوسی.کجا آن خردمند گندآوران
کجاآن سرافراز جنگی سران.فردوسی. || سپهسالار. ( برهان ) ( آنندراج ) :
به زاری همی گفت پس پیلتن
که شاها دلیرا سر انجمن
کیانی نژادا شها سرورا
جهان شهریارا و گندآورا.فردوسی.پذیره شدندش همه مهتران
بزرگان ایران و گندآوران.فردوسی.
گندآور. [ گ َ وَ ] ( نف مرکب ) عفونت آور. مولد گند.