گنجه
معنی کلمه گنجه در لغت نامه دهخدا

گنجه

معنی کلمه گنجه در لغت نامه دهخدا

گنجه. [ گ َ ج َ / ج ِ ] ( اِ ) اشکاف. اشکاب. دولاب. دولابچه. قفسه ( قفصه ). محفظه. کمد. || ( ص ) خر و الاغ دم بریده را نیزگویند و به عربی ابتر خوانند. ( جهانگیری ) ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). ظاهراً به این معنی با کاف تازی و به ضم اول است ، چنانکه رشیدی نوشته :
هرگز مثل زند کسی از وی حسود را
نسبت کند به عیسی کس هیچ گنجه ( کنجه ) را؟شمس فخری.رجوع به کنج و کنجه شود. || ( اِ ) خرجین ترکی که بر ترک ستور بندند. ( ناظم الاطباء ).
گنجه. [گ َ ج َ / ج ِ ] ( اِخ ) نام شهری است مشهور مابین تبریزو شیروان ( اصح شروان است ) و گرجستان و مولد شیخ نظامی علیه الرحمه از آنجاست. ( برهان ). نام شهری است از ولایات اران در اواخر آذربایجان منسوب بدانجا را گنجوی گویند. ( انجمن آرا ). شهری است [ به اران ] با کشت وبرز بسیار و آبادان و بانعمت و از وی جامه های پشمین خیزد از هرگونه. ( حدود العالم ). شهر بزرگی است که قصبه بلاد اران است و اهل ادب آن را جنزه می نامند. ( ازمعجم البلدان ). گنجه از اقلیم پنجم است طولش از جزایر خالدات «فج » و عرض از خط استوا «م لد» شهر اسلامی است در سنه تسع و ثلاثین هَ. ق. ساخته شد شهری خوش و مرتفع بود و در این معنی گفته اند بیت :
چند شهر است اندر ایران مرتفعتر از همه
بهتر و سازنده تر از خوشی آب و هوا
گنجه پرگنج در ارّان ، صفاهان در عراق
در خراسان مرو و طوس در روم باشد اقسرا.
( نزهةالقلوب مقاله ثالثه چ لسترنج صص 91-92 ).
... از قراباغ تا گنجه سی وچهار فرسنگ و از اردبیل شصت ونه فرسنگ و از سلطانیه صدوشش فرسنگ و از گنجه تا شهر شمکور که اکنون خراب است دو فرسنگ. ( ... ایضاً ص 181 ). برخی از شهرهای قدیم ایران بمناسبت وفور ثروت و ذخایر به «گنجه - غزنه » نامیده شده اند، مانند شهر گنجه در شمال آذربایجان و شهر غزنه ( غزنین ) در افغانستان. ( مزدیسنا تألیف معین چ 1 ص 203 ).... در ایران زمین قدیم اسم گنجک تخصیصی به یک شهر معین آذربایجان نداشته بسا از شهرهای دیگرهم چنین نامیده میشده اند، از آنجمله است گنجه در اران ( در قفقاز ) و غزنه یا غزنین در زابلستان ( در افغانستان ) گنجه و غزنه نیز اصلاً گنجک بوده است. گنجک راکه یکی از شهرهای بسیار قدیم ایران و پایتخت آذربایجان محسوب میشده غالباً مورخین و جغرافی نویسان یونان و روم به اسم غزکا یا گنزکا و به اشکال مختلف دیگر ذکر کرده اند. آذربایجان در قدیم دو پایگاه داشته ، یکی همین گنجک بوده که معرب آن جزن یا جزنق است... ( یشتها تألیف پورداود ج 2 ص 246 ). این شهر تا سال 1219هَ. ق. / 1804 م. گنجه نامیده میشد، روسها بعد از اشغال آنرا یلی زاوت پل یا الی زابت پل خواندند و چون بلشویکها بر سر کار آمدند آن را کیروف آباد نامیدند. گنجه یکی از شهرهای آذربایجان شوروی است که مرکز ناحیه گنجه است و در کنار رودخانه گنجه چای ، شعبه رودکر، در 180 هزارگزی جنوب شرقی تفلیس واقع شده است. سکنه آن در حدود 116هزار تن است که از نژاد تاتار و ارمنی اند. این شهر در قرون 6 و 5 میلادی بنا شده است. از قرن 4 هجری ( 10 میلادی ) تا ابتدای قرن 7 هجری ( 13 میلادی ) یکی از شهرهای مهم آذربایجان و مرکز تجارت و صنعت بود. در سال 481 هَ. ق. / 1088 م. ) به وسیله ترکهای سلجوقی و سپس در سال 633 هَ. ق. ( 1235 م. ) به دست مغولان فتح و ویران شد. از آغاز قرن هشتم ایرانیان آن را اشغال و سرانجام در سال 1219 روسها آن را فتح کردند. گنجه امروز در آذربایجان شوروی مقام دوم را داراست و انواع و اقسام دستگاههای متعدد خیاطی ، ندافی ، روغن کشی و تهیه اغذیه و مشروبات گوناگون در آنجا وجود دارد. آثار بازمانده گنجه سابق در 5 هزارگزی شمال غربی گنجه کنونی قرار گرفته و برجها، باروها، پلها، دیوار ارگ ، مسجدجامع ، کاروانسرای شاه عباس و آثار دیگری از آن به چشم میخورد. ناحیه گنجه در شمال ، کوهستانی و شاخه های جنوبی جبال قفقاز از آن عبور میکند و به واسطه درّه های علیای کر و شعباتش یعنی آلزان و یورا مشروب میشود. در قسمت شرقی ، گنجه دارای استپهای پرعلف است. و در ضمن نمکزار و با آب و هوای خشک میباشد.

معنی کلمه گنجه در فرهنگ معین

(گَ جِ ) (اِ. ) اشکاف ، قفسه ، کمد کوچک .

معنی کلمه گنجه در فرهنگ عمید

دولابچه، اشکاف.

معنی کلمه گنجه در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان ورزق بخش داران شهرستان فریدن ( اصفهان ) واقع در ۱۱ کیلومتری شمال باختر داران جلگه و سردسیر دارای ۱۶۳۶ تن سکنه محصول غله بنشن صنعت دستی قالی بافی .
( اسم ) اشکاف دولاب قفسه .
قصبه این ناحیه را گنجه گویند به مسافت بیست و چهار فرسخ از بهبهان دور افتاده است .

معنی کلمه گنجه در دانشنامه عمومی

گنجه ( به ترکی آذربایجانی: Gəncə ) ( به ارمنی: Գանձակ ) ( که در زمان شوروی کیروف آباد ( به روسی: Кироваба́д ) نامیده شده بود ) شهری در شمال غربی جمهوری آذربایجان و از شهرهای تاریخی قفقاز است. در سال ۲۰۱۸، جمعیّت این شهر ۳۳۲٬۶۰۰ نفر بوده است. این شهر تا ۱۸۱۳ میلادی از شهرهای ایران بود و با پیمان گلستان از خاک ایران جدا شد.
این شهر برای سده ها یک مرکز تاریخی و فرهنگی مهم در منطقه بوده است. این شهر تا سال ۱۸۰۴ میلادی، پایتخت خانات گنجه و بخشی از خاک ایران بود. پس از واگذاری این شهر به امپراتوری روسیه توسط قاجارها طی پیمان گلستان در سال ۱۸۱۳ میلادی، ادارهٔ این شهر میان شمار فراوانی از فرمانداری ها از جمله فرمانداری گرجستان، فرمانداری گرجستان - ایمرتی، فرمانداری تفلیس و فرمانداری الیزابت پول جابه جا شد. پس از انحلال امپراتوری روسیه و جمهوری فدرال دموکراتیک قفقاز جنوبی، این شهر بخشی از جمهوری خلق آذربایجان و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان در سال ۱۹۹۱ بخشی از خاک جمهوری آذربایجان شد.
گنجه یکی از بزرگ ترین شهرهای جمهوری آذربایجان است که در بلندای ۴۰۰–۴۵۰ متر ( ۱۳۱۲ تا ۱۴۷۶ پا ) بالاتر از سطح دریا در دشت گنجه - قزاق ( بخشی از دشت کورا - ارس ) و در غرب جمهوری آذربایجان واقع شده است. این شهر ۳۷۵ کیلومتر از باکو فاصله دارد. این شهر در دامنه شمال شرقی رشته کوه قفقاز کوچک و کنار رودخانهٔ گنجه واقع شده است.
این شهر از جنوب، غرب و شمال غربی به شهرستان گوی گول و از شمال شرقی به شهرستان ساموخ منتهی می شود.
نام گنجه از گنج پارسی برگفته شده است و در منابع عربی «جنزه» ( از گنزه در پارسی میانه ) آمده است. این موضوع نشان می دهد این شهر در دوران پیش از اسلام وجود داشته و احتمالاً در سده پنجم میلادی تشکیل شده است. نوشته هایی از یک حاکم عرب مسلمان به نام محمد ابن خالد الشیبانی دربارهٔ شهر گنجه نیز این موضوع را تأیید می کند.
بر اساس برخی منابع، گنجه در سدهٔ هفتم میلادی میان ایرانیان، خزرها و اعراب دست به دست شد اما دچار تغییر نام نشد. منطقه ای که گنجه در آن واقع شده است از سدهٔ ۹ تا ۱۲ میلادی به ارّان معروف بود و جمعیت شهری آن عمدتاً به زبان فارسی صحبت می کردند.
گنجه (اسدآباد). گنجه ( اسدآباد ) ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان اسدآباد در استان همدان ایران است.
زبان مردم روستا ترکی آذری است و مذهب مردم این روستا شیعه دوازده امامی می 2باشد. اهالی روستا به شغل های کشاورزی و باغ داری و دام پروری و زنبورداری مشغول هستند و بیش تر زمین های کشاورزی دیمی هستند.
این روستا در دهستان دربندرود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۱۲۸ نفر ( ۴۷خانوار ) بوده است.
گنجه (بدره). گنجه ( بدره ) ، روستایی در دهستان علیشروان بخش مرکزی شهرستان بدره در استان ایلام ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۶۷ نفر ( ۱۸ خانوار ) بوده است.
گنجه (فریدن). پیش گفتار درباره تاریخ گنجه و مجموعه اتفاقاتی که در این روستای تاریخی افتاده نشان از اصالت افراد و همچنین فرهنگ غنی مردمان این روستا دارد بنابر داستان ها و افسانه هایی که وجود دارد این روستای تاریخی در راه عبور و مرور تاجران بوده و به همین دلیل تاجرانی که از این مکان عبور می کردند از بین آنکه ثروتشان را راهزنان از آنان نگیرند سکه ها و گنجینه های خود را در این مکان پنهان می کردند و به خاطر همین این روستا دارای آثار تاریخی فراوانی است تپه ای که در مرکز و جنب مسجد این روستا قرار دارد بسیار پیشینه تاریخیه بالایی دارد که گفته می شود این تپه دست ساز در دوره حمله مغول به ایران ساخته شده است گویا این تپه پناهگاه مردم این روستا در برابر مهاجمان مغول بوده که داخل این تپه یک تونل طولانی و جود داشته که مردم در آن خود را پنهان کرده بوده اند و همچنین درباره قبرستان این روستا که از بزرگترین قبرستان ها و تاریخی ترین قبرستان های این منطقه است می توان گفت سنگ قبر های بسیار با قدمت بالایی وجود داشته که به عهد سلجوقی بر می گشته است که اینطور که از ساکنان سوال شده به سرقت رفته اند مردمان این روستا در طول تاریخ نشان داده اند که از کشور خود با جان و مال خود دفاع می کنند به طوری که اولین شهید فریدن از این روستای شهید پرور است که نام او شهید علی اصغر نظری فرزند مرحوم حاج زمان نظری است امیدوارم این اطلاعات برای شما مفید باشد روستای گنجه شهرستان فریدن با جمعیت ۹۰۰ نفر در فاصله ۱۲ کیلومتری شمال غربی شهر داران در دهستان ورزق و در جوار روستاهای چهلخانه بادجان نهرخلج قرار دارد، مردم این روستا به زبان ترکی تکلم میکنند.
معنی کلمه گنجه در فرهنگ معین
معنی کلمه گنجه در فرهنگ عمید
معنی کلمه گنجه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه گنجه در دانشنامه عمومی
معنی کلمه گنجه در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه گنجه در دانشنامه آزاد فارسی

گَنْجه
شهری بزرگ و تاریخی در غرب جمهوری آذربایجان بر رود گنجه، از ریزابه های رود کورا. دومین شهر بزرگ این کشور و دارای صنایع نساجی و غذایی و معادن مهمی نظیر مس و منگنز است. زادگاه نظامی گنجوی، شاعر بزرگ ایرانی، مهستی گنجوی و چند شاعر و ادیب فارسی گوی دیگر است. نام این شهر در ۲۰۰ سال اخیر چند بار تغییر کرده است. بعضی اخبار حاکی از آن است که شهر گنجه در قرون ۵ـ۶م ساخته شده و اخبار دیگری حکایت از آن دارند که این شهر در ۲۴۵ق/۸۵۹م به دست محمد بن خالد بن یزید بن مزید شیبانی، حاکم موروثی شروان و دربند، ساخته شده است. گنجه در طول قرن ۴ق از شهرهای کوچک و آباد بود. در ۳۶۰ق، به تصرف علی لشکری بن محمد بن شداد درآمد و پایتخت شدادیان شد. ابوالاسوار شاوور بن فضل، امیر گنجه، در ۴۶۶ق به اطاعت طغرل سلجوقی درآمد. گنجه در ۴۸۶ق تیول محمد بن ملکشاه شد. این شهر در ۵۳۳ق ویران و دوباره به دست قراسنقر، امیر آذربایجان و اران، ساخته شد. در ۶۲۲ق به تصرف قوای سلطان جلال الدین خوارزمشاه درآمد. مردم گنجه پس از چندی بر او شوریدند و شهر را به دست گرفتند، اما سلطان جلال الدین دوباره شهر را تصرف کرد. مغولان در ۶۲۷ق شهر را به آتش کشیدند و آن را نابود کردند. گرجیان پس از انتشار خبر مرگ تیمور لنگ به گنجه حمله و آن را غارت کردند. این شهر تا دوران صفویه در قلمرو شروانشاهان قرار داشت و از آغاز سلطنت شاه اسماعیل اول به دولت ایران پیوست و از نخستین سال های سلطنت شاه طهماسب اول تحت حکومت شاهوردی خان زیاد اوغلی، پسر امت بیگ زیاد اوغلی قاجار گنجه ای، قرار گرفت و به صورت موروثی در خانواده او باقی ماند. گنجه در سال های سلطنت شاه محمد خدابنده تا سال های اول سلطنت شاه عباس و همچنین پس از سقوط دولت صفوی به اشغال دولت عثمانی درآمد، اما شاه عباس و نادر آن را دوباره به تصرف ایران درآوردند. حکومت موروثی گنجه، پس از قتل نادرشاه به صورت خانات گنجه درآمد و تا ۱۲۱۸ق دوام آورد. در این سال جواد خان زیاد اوغلی، آخرین حاکم موروثی گنجه، در جنگ با ارتش روسیه کشته شد و شهر به تصرف روس ها در آمد و بر طبق قرارداد گلستان ۱۲۸۸ق/۱۸۱۳ به دولت روسیه واگذار و نام آن به یِلیزاوِتْپول تبدیل شد. پس از تشکیل دولت شوروی و جمهوری آذربایجان نام این شهر در ۱۹۲۴ دوباره به گنجه تغییر کرد و در ۱۹۳۵ به یاد کیروف، از رهبران حزب کمونیست شوروی که به دست یکی از مخالفان خود کشته شده بود، کیروف آباد نام گرفت و در سال های اخیر دوباره نام سابق خود را بازیافت. جمعیت آن ۳۰۳هزار نفر است (۲۰۰۳).

معنی کلمه گنجه در ویکی واژه

armadio
اشکاف، قفسه، کمد کوچک.

جملاتی از کاربرد کلمه گنجه

خیابانی به نام آینه سلطانوا در گنجه و بنای یادبودی در باکو به او اختصاص داده شده‌است.
گویند که سلطان مهین بر در گنجه است در گنجه کنون بین که ز بغداد فزون شد
نام شهر گنجه برای مدت کوتاهی پس از پیروزی شاه عباس یکم در جنگ با عثمانی به عباس‌آباد تغییر یافت. وی شهر جدیدی را در ۸ کیلومتری جنوب غربی شهر قدیمی گنجه ساخت، اما در طول زمان نام آن به گنجه تغییر یافت. گنجه در زمان حکومت صفویه مرکز استان قره‌باغ بود. در سال ۱۷۴۷ میلادی، گنجه پس از مرگ نادرشاه افشار تا ظهور سلسله‌های ایرانی زندیه و قاجاریه، برای چند دهه به مرکز خانات گنجه تبدیل شد.
گرچه گیتی به جمله در کف اوست ورچه آکنده گنجهاش به مار
استان قره‌باغ از سمت شمال به استان‌های آران مرکزی و گنجه-داش‌کسن، از سمت جنوب از طریق رودخانهٔ ارس به کشور ایران، از سمت شرق به استان میل-مغان و از سمت غرب به استان زنگه‌زور شرقی محدود شده است.
استان قزاق-توووز از سمت شمال به کشور گرجستان، از سمت جنوب و غرب به کشور ارمنستان و از سمت شرق به استان گنجه-داش‌کسن محدود شده است.
چه گفت گفت که دیباچه ئی نویس بر او که گنجهای گهر اندر او دفینه بود
همه گنجها زیر رنج اندر است همه شادکامی به گنج اندر است
سفر زحمت و رنجها آورد اگر چه ثمر گنجها آورد
بستان ز روس شکی و تفلیس و گنجه را بگشا حصون هند و حصار هرات را
استان اران مرکزی از سمت شمال به استان‌های شکی-زاقاتالا و شیروان کوهستانی، از سمت جنوب به استان‌های قره‌باغ و میل-مغان، از سمت شرق به استان شیروان-سالیان و از سمت غرب به استان گنجه-داش‌کسن محدود شده‌است.
گنجها از گنج او آورده‌ام واندر آن یک جوهری پرورده‌ام
خدای را به همه حال زیر پرده صنع خزینه های علوم است و گنجهای حکم
پس وفاگر را چه بخشم تو بدان گنجها و ملکهای جاودان
سر گنجهای پدر برگشاد سپه را همه خواند و روزی بداد