گمراهی
معنی کلمه گمراهی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه گمراهی در دانشنامه اسلامی
«الی الله اشکو من معشر یعیشون جهالا و یموتون ضلالا؛ از گروهی که در جهل و نادانی زندگی می کنند و در گمراهی جان می دهند به خدا شکایت می برم.»
نفس گمراه
«لا ترخصوا لانفسکم؛ فتذهب بکم الرخص مذاهب الظلمه و لا تداهنوا فیهجم بکم الادهان علی المعصیه؛ به نفس های خود رخصت (و امان) ندهید که این رخصت ها شما را به گمراهی می کشاند و سهل انگاری و مسامحه نکنید که مسامحه کردن شما را به سوی معصیت می برد.»
پیروان شیطان
«قال علیه السّلام و قد مر بقتلی الخوارج یوم النهروان: یوسا لکم! لقد ضرکم من غرکم، فقیل له: من غرهم یا امیرالمومنین؟ فقال: الشیطان المضل، و الانفس الاماره بالسوء، غرنهم بالامانی، و فسحت لهم بالمعاصی، و وعدتهم الاظهار، فاقتحمت بهم النار؛ در هنگام گذر بر کشتگان خوارج در روز نهروان فرمود: ای تیره بختان! آن کس که فریبتان داد به شما زیان رساند.عرض شد: ای امیرالمؤمنین ! چه کسی فریبشان داد؟فرمود: شیطان گمراه کننده و نفس های فرمان دهنده به بدی آنان را به آرزوهای خام فریب داد و میدان نافرمانی و گناه را برای آنان گسترد و نوید پیروزیشان داد و سپس در آتش فروفکندشان.»
موجبات گمراهی
...
معنی کلمه گمراهی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه گمراهی
قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ سران قوم وی گفتند: إِنَّا لَنَراکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ (۶۰) ما ترا در گمراهی آشکارا میبینیم.
عارفی گفت: شیطان به پدر و مادر تو سوگند خورد که ناصح ایشان است و دیدی که با آن دو چه کرد؟ تو اما، شیطان که به گمراهی تو سوگند خورده است چنان که خداوند به حکایت از سخن او فرمود: «فبعزتک لاغوینهم اجمعین » پنداری با تو چه کند؟ پس دامن پرهیز از مکر و کید و خدعه ی وی بر کمر استوار کن.
برآی از افق ای مشعل هدایت شرق برآر گله این گمرهان ز گمراهی
بنابراین به نظر ندوی «خداوند متعال هرگز این امت را به گمراهی عمومی و همگانی مبتلا نمیکند و همواره از جهل فراگیری که همزمان بر تمام افراد امت سایهگستر باشد محفوظ میدارد.»
قوت بازوی یداللهی زده خط بر سواد گمراهی
گر ز گمراهی رهت بر شهر درمان اوفتد تا توانی بر شبستان مسیحا نگذری
بحرانی که از اخباریون می باشد معتقد است تنها محمد و اهل بیت اش شایسته تفسیر قران کریم هستند و تفسیر غیرمعصوم نوعی تفسیر به رای می باشد و موجب گمراهی خواهد شد. وی همچنین فهم قرآن از علوم معانی و بیان را رد میکند.
برون از شرع هر راهی که خواهی رفت گمراهی خلاف دین هر آن علمی که خواهی خواند شیطانی
چند از این غافلی و گمراهی لا و هو ورد خود کن ای لاهی
عجب نبود درین میخانه خواجو که از می کار گمراهی برآید
درین راه به دل نزدیک، گمراهی نمیباشد که جای سبزه خیزد خضر از صحرای عشق تو
بود گمراهی ز راه افتاده بس آن جوابش بود آواز جرس