گمان کردن. [ گ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) شک کردن. تردید کردن : در هستی خدای گروهی گمان کنند وندر سخاوت تو نکرده ست کس گمان.فرخی. || پنداشتن. تصور کردن. صورت بستن : تو گمان کردی که کرد آلودگی در صفا غش کی هلد پالودگی.مولوی.- امثال : گمان میکند علی آباد شهری است ؛ علی آباد در سر راه تهران است و چون قصبه بزرگی است ، مسافرین ساده لوح وقتی به نزدیکی آن رسند، تصور کنند شهری است یا به شهر تهران رسیده اند و مراداین است که پندارش بر خلاف واقع است. ( فرهنگ عوام ).
معنی کلمه گمان کردن در فرهنگ معین
( ~ . کَ دَ ) (مص ل . ) پنداشتن ، تصور کردن .
معنی کلمه گمان کردن در فرهنگ فارسی
۱ - تصور کردن انگاشتن . ۲ - پنداشتن توهم کردن : تو گمان کردی که کرد آلودگی در صفا غش کی هلد پالودگی ? ( مثنوی ) ۳ - شک کردن تردید کردن : در هستی خدای گروهی گمان کنند وندر سخاوت تو نکردست کس گمان . ( فرخی )
معنی کلمه گمان کردن در ویکی واژه
پنداشتن، تصور کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه گمان کردن
بعضی گمان کردند ارسی به پنجرههایی گفته میشود که به تقلید از معماری روسی در ایران رواج یافته در صورتی که نمونههای جالبی از ارسی حتی پیش از آنکه معماری چشمگیری در روسیه پای گرفته باشد، در بناها و نقاشیها مشاهده میکنیم. گویا مقایسه قند اروسی با این نوع پنجره که خود و نام آن هر دو اصل ایرانی و فارسی دارد موجب این اشتباه شدهاست.
شایعات: زمانی که خبر مرگ بیتا توکلی آمد این خبر را برای ایدا مطلبی نیز نوشتند برخی چون دیدند دیگر بازیگری نمیکند گمان کردند که آیدا فوت شده اما این اخبار صحت ندارد آیدا مطلبی زنده است و از دوران بزرگسالی دیگر به بازیگری ادامه نداده است
در حق آنان که آن بدخوی نیکوروی را بدگمان کردند با من بدگمان خواهد شدن
هنگامی که اسلام پدید آمد، بسیاری از قریش که در مکه بودند، خواندن و نوشتن میدانستند تا آنجا که پارهای گمان کردند حرب بن امیه اول کسی بود که خط سریانی را به حجاز آورد.
هرآنکس کو کند کاری نکرده بر گمان باشد تو بتوانی هر آن کاری که خواهی بی گمان کردن