گمان مبر که به شرع اهتمام روزه بود به غایتی که هم از باده کس کند پرهیز
پرده را بردار ای گم کرده راه تا کنم بیرون این پرده نگاه
نیمهٔ دینار را ماند دهان تنگ تو در دل تنگم فکند آن نیمهٔ دینار نار
لب خشگم از هوای تو ای جان و دیده تر خود نیست در جهان بجز از خشک و تر مرا
وحشتم غیر از کلاه بینشانی نشکند دامن رنگم بلند افتاده چیدنهای من
از فیلمهایی که وی در آن نقش داشتهاست، میتوان به سربازان پیاده، بیل سفیر کبیر، قلعه اشباح، دفتر خاطرات دختر گمشده، خانواده سلطنتی برادوی، شانگهای، و خانم جولی اشاره کرد.
چنان شو همچو اوّل در همه گم که عالم قطره بُد تو عین قلزم
این سازه آرامگاه شرف النسا بیگم، خواهر نواب زکریا خان، والی استان لاهور در زمان سلطنت امپراتور مغول محمد شاه، ساخته شده در قرن هجدهم را در خود جای دادهاست. در نزدیکی شمال مقبره دای آنگا و در شرق جاده گراند ترانک در محله بیگم پوره، لاهور پاکستان واقع شدهاست.
به نهان چنان نمایی همه را ز لطف رویی که گمان برند هر یک، که تو خاص ازان اویی
آغا بیگم نجمآبادی (یا بگو آغا) از زنان مشروطهخواه و پیشروی جنبش زنان ایران بود.
ببوسی آستان کعبه، ای باد، ار رسی از ما که ما گم گشتگان مردیم تشنه در بیابانش
شیخ شد هم سفر و برد سوی صومعه ام دو قدم همره او رفتم و گمراه شدم
ای ز نادانی همه خود بین شده راه حق گم کرده و بیدین شده