گلفام. [ گ ُ ] ( ص مرکب ) گلرنگ. ( آنندراج ). به رنگ گل. گلگون. ( ناظم الاطباء ) : بر یا خواب چو زاهد نبود بیداری چند جامی بکش از باده گلفام بخسب.خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 700 ).مرا همچنین چهره گلفام بود بلورینم از خوبی اندام بود.سعدی ( بوستان ).تمام فهم نکردم که ارغوان و گل است در آستینش یا دست و ساعد گلفام.سعدی ( طیبات ).
معنی کلمه گلفام در فرهنگ معین
(گُ ) (ص مر. ) گلگون ، گلرنگ .
معنی کلمه گلفام در فرهنگ عمید
= گلرنگ
معنی کلمه گلفام در فرهنگ فارسی
۱ - آنچه برنگ گل ( سرخ ) باشد گلگون : بریا خواب چو زاهد نبود بیداری چند جامی بکش از باد. گلفام و بخسب . ( خاقانی ) ۲ - آنکه چهره اش بگل ( سرخ ) ماند در رنگ و لطافت ( معشوق ) .
معنی کلمه گلفام در فرهنگ اسم ها
اسم: گلفام (دختر) (فارسی) (گل) (تلفظ: gol fām) (فارسی: گلفام) (انگلیسی: gol fam) معنی: به رنگ گل سرخ، گلگون
معنی کلمه گلفام در ویکی واژه
گلگون، گلرنگ.
جملاتی از کاربرد کلمه گلفام
مردم از ذوقی که در دشنام آن لب یافتم جان فدای نشأه کان باده گلفام داد
چون خط عنبرفشان، پیچ و خم تار نگاه مو به مو پیداست از رخساره گلفام او
خجلت به گلاب ار دهد اشکش عجبی نیست چشمی که به آن عارض گلفام رسیده
وین نیز عجبتر که فلان شوخ ز باده بیخود شد و بر خاک نهاد آن رخگلفام
گلفام از ۱۳۷۸ تا اوائل دهه ۱۳۸۰ جانشین معاون نیروی انسانی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش بود، از ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶ بهعنوان معاون هماهنگکننده و رئیس ستاد نیروی دریایی ارتش فعالیت میکرد، در فاصله سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ معاون نیروی انسانی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش بود و از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ ریاست سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش را برعهده داشت.
غذای روح بود قسمت لب خاموش قدح ز باده گلفام می شود فربه
چوشهدی شد لب گلفام او را چو مومی گشت نرم اندام او را
همچو گل شو بادهٔ گلفام نوش همچو بلبل سوی گل پیغام ده
لب جام از هوس بوسه دهن غنچه کند چون ز می صفحه رخسار تو گلفام شود
همان از طاعت من بوی کیفیت نمی آید اگر سجاده خود در می گلفام می شویم
جان بخشد ار ساقی می گلرنگ در جام افکند لیکن کشد چون جلوه در رخسار گلفام افکند