گلدر

گلدر

معنی کلمه گلدر در لغت نامه دهخدا

گلدر. [ گ ِ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر واقع در 17هزارگزی باختر هریس و 11هزارگزی راه شوسه تبریز به اهر. هوای آن معتدل و دارای 549 تن سکنه است. آب آن از چشمه ومحصول آن غلات ، حبوبات و سردرختی است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان فرش و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
گلدر. [ گ ِ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 20هزارگزی جنوب خداآفرین و 13500گزی راه شوسه اهر به کلیبر.هوای آن معتدل و دارای 275 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

معنی کلمه گلدر در فرهنگ فارسی

یکی از استانهای کشور هلند که دارای ۱۶۵۴٠٠٠ تن جمعیت است . مرکز آن شهر [ آرنهم ] میباشد .

معنی کلمه گلدر در دانشنامه عمومی

گلدر (کلیبر). گلدر یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان پیغان چایی بخش مرکزی شهرستان کلیبر واقع شده است.

معنی کلمه گلدر در ویکی واژه

به معنی گِرد، مدور یا هر چیز دایره مانند ماه، خورشید به زبان بهاری.

جملاتی از کاربرد کلمه گلدر

درجه و ۴۱ دقیقهٔ طول جغرافیایی قرار دارد؛ و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۲۰۰ متر است. این روستا از طرف جنوب به منطقهٔ فریدن و دامنه، از طرف جنوب شرقی به روستای گلدره، از طرف شمال غربی به رحمت آباد، و از طرف شمال شرق به دُماب محدود است.