گلدان
معنی کلمه گلدان در لغت نامه دهخدا

گلدان

معنی کلمه گلدان در لغت نامه دهخدا

گلدان. [ گ ُ ] ( اِ مرکب ) ظرفی که گلها را دسته بسته در آن نهند، از عالم نرگسدان. ( آنندراج ). ظرف سفالین یا چینی و جز آن که در آن گلهای زمینی یا معطر کارند یا گلهای زینتی و یا معطر از شاخ بریده نهند :
خلط نسبت کند آمیزش بی نسبت را
گل پریزاد شود شیشه چو گلدان باشد.محسن تأثیر ( از آنندراج ).چو آن گلدان پرآبی که گلها را نگه دارد
طراوتهاست از چشم تر من گلعذاران را.محسن تأثیر ( از آنندراج ).|| در تداول ، ظرف شب. کمیزدان. شاشدان.
گلدان. [ گ ُ ] ( اِخ ) از جمله قرای معتبر خرم آباد است. رجوع به جغرافیای غرب ایران ص 77 و 299 شود.

معنی کلمه گلدان در فرهنگ معین

( ~ . ) (اِ. ) ۱ - ظرفی دهان گشاد برای کاشتن و عمل آوردن گل . ۲ - چنین ظرفی با گل های داخل آن . ۳ - ظرفی برای گذاشتن شاخه های گل در آن .

معنی کلمه گلدان در فرهنگ عمید

۱. ظرف سفالی یا پلاستیکی دهان گشاد که در آن بوتۀ گل را می کارند.
۲. ظرفی فلزی، چینی، یا بلوری که در آن دستۀ گل می گذارند.

معنی کلمه گلدان در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - ظرفی که در آن گل جا دهند . ۲ - ظرفی که در آن ادرار کنند شاشدان گمیزدان .
از جمله قرائ معتبر خرم آباد است .

معنی کلمه گلدان در دانشنامه عمومی

گُلدان نام ظرفی است که معمولاً در آن گل یا گیاه قرار می دهند. ظرفی که گلها را دسته بسته در آن نهند. ظرف سفالین یا چینی و جز آن که در آن گلهای زمینی یا معطر کارند یا گلهای زینتی یا معطر از شاخ بریده نهند. بعضی از گلدان ها کاربرد تزئینی دارند و بر روی آن ها طرح ها و نقش های زیبایی کشیده شده است. گلدانها از مواد و جنس های مختلفی ساخته می شوند که تاریخ و زمان و مکان و فرهنگ و دین نقش عمده ایی در آن دارد، گِل، چوب، برنز، مس، نقره، طلا، شیشه، پلاستیک و سرامیک از جمله موادی هستند که در ساخت گلدان از آن استفاده می شود. گلدان برای جاهای مختلفی همچون، لبهٔ پنجره، آویزان، باغ، محل کار، راهرو و. . ساخته می شود. گلدان یا به عبارتی: جای گل، محل زندگی ( رویش ) گل یا گیاه می باشد بعضی از گلدانها جهت زیبایی و دکوراسیون چیده و داخل آن نیز با گیاهان زینتی کاشته می شود برخی از گلدان ها هستند که جهت محافظت کاشته می شوند و در محل هایی کار گذاشته می شوند که مانع ورود، دید، و حتی ترافیک شود. بعضی نیز جهت پرچین یا ایمنی در لبه پله ها و بلندی ها قرار می دهند.
از نظر زبان فارسی «گلدان» از دو واژه گل + دان تشکیل شده است، که یک واژه مشتق است.
گلدان (جیرفت). گلدان روستایی در دهستان رضوان بخش جبالبارز شهرستان جیرفت استان کرمان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۳۵۶ نفر ( ۱۰۵خانوار ) بوده است.
معنی کلمه گلدان در فرهنگ معین

معنی کلمه گلدان در دانشنامه آزاد فارسی

ظرفی معمولاً سفالی و دهان گشاد برای کاشتن، گذاشتن و نگهداشتن گل ها و گیاهان. شکل بدنه و اندازۀ این ظرف متنوع، و گردن آن گاه به سادگی از بدنه قابل تشخیص است. قطر دهانۀ آن کمتر از قطر بدنه، و گاهی نیز دهانه از بدنه بزرگ تر و قطورتر است. گلدان های دسته دار نیز ساخته می شود. جنس آن ها از گذشته تاکنون از سفال، شیشه، بلور، فلزات، چینی یا جنس های دیگر بوده است. گل و گیاهان را درون خاکِ ریخته شده در گلدان همراه با مقداری کود می کارند. همچنین، گلدان ظرفی است که داخلش آب می ریزند و شاخه یا شاخه های گل را درون آن قرار می دهند.

معنی کلمه گلدان در ویکی واژه

ظرفی دهان گشاد برای کاشتن و عمل آوردن یا تزئین گل. گلدان از دو بخش گل - دان شکل گرفته و به معنی ظرف گُل است.
ظرفی برای گذاشتن شاخه‌های گل در آن، گل آرایی.

جملاتی از کاربرد کلمه گلدان

گل‌های توپی‌شکل این گیاه یکی پس از دیگری در سراسر تابستان ظاهر می‌شوند. تا زمانی که دور از سرمای زمستان باشد، هیچ مشکل دیگری در پرورش این گیاه نیست. تا بهار به آب کم نیاز دارد. از بهار به بعد با دادن آب و مواد غذایی رشد خود را آغاز می‌کند. گلدان آن را عوض نکنید زیرا محیط پر ریشه مناسب‌تر است.
در ۲۴ آوریل سال ۱۹۴۸ زمانی‌که در افتتاحیه‌ی موسسه‌ی سی‌.جی یونگ، پائولی وارد محل برگزاری مراسم شد، گلدان چینی‌ای بدون هیچ دلیل بیرونی‌ای شکست و آب داخل آن بر زمین جاری شد. همین مسئله، پائولی را واداشت تا مقاله‌ای تحت عنوان "فیزیک پس‌زمینه" بنویسد که در آن تلاش می‌کند رابطه‌ی مکملی بین فیزیک و روان‌شناسی عمقی پیدا کند.
از میان نقوش مربوط با این توضیحات می‌توان به نقش ناظم فرش‌های عشایری و روستایی فارس اشاره کرد. این نقش از جمله نقوش قدیمی است و در دوران صفویه با عنوان نقش گلدانی شهرت داشته‌است.
یاد کردند مرا باز به گلدانِ دگر گلبنانِ دگر از طرفِ گلستانِ دگر
گیاه را در اسفندماه به گلدانی حاوی مخلوطی از خاک برگ، پیت و خاک معمولی منتقل نموده در ابتدا به میزان کم‌آب بدهند.
قناعت به گلدان گل کرد و اینک به‌ تشویر گل زی گلستان فرستم
وجود آهک در خاک گلدان و قلیایی بودن آب، دلیل بروز این مشکل است. بهتر است از آب سالم و کمپوست مناسب استفاده شود.
چه پوزش گزارم که شوخ‌رویی به باغ ادب چند گلدان فرستم
آنکه نداند همی سرود ز یاسین گیرَخ و گلدانش خسروانی بینی
کسی که بیش از حد در دروازه استپ صحبت کند، دیو ویرانه‌ها دهان و عقب او را خواهد گرفت؛ او سر خود را مانند یک گلدان خرد شده خرد می‌کند؛ او مانند یک نی شکسته می‌افتد و آب از دهان او جاری می‌شود. بیش از حد در دروازه استپ، خانه او به خانه ویرانه تبدیل خواهد شد. کسی که برای شهادت دروغ قیام می‌کند، باشد که [هفت] قاضی که در [دروازه پله] قضاوت می‌کنند، تصمیمی نادرست [علیه او] صادر کنند [ممکن است آشور]، ادد و بل ، [خدای من ، دانه‌اش را بچین] جایی [...] مبادا به او بدهند.[کسی که…] از من اطاعت می‌کند ، [هنگامی که او] به دروازه استپ می‌رود، [ممکن است] معاون کاخ [به او کمک کند] ؛ [ممکن است او شاهدان و شاکی را به دادگاه بفرستد] [ممکن است] قاضی و تصمیم درستی بگیرد [در آشور]
در حقیقت یک گلستان گل خرید از گلفروش آن که از این سنبل صد برگ یک گلدان خرید