گل سرسبد

معنی کلمه گل سرسبد در لغت نامه دهخدا

گل سرسبد. [ گ ُ ل ِ س َ رِ س َ ب َ / س َ س َ ب َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گل روی سبد. ( آنندراج ). || کنایه از سرمایه رونق و چیزی که از امثال خود بهتر و معزز و ممتاز باشد، چه معمول گل فروشان و باغبانان است هر گلی که از جمله گلها کلان و بهتر باشد آنرا بر سر سبدی که از گلها پر باشد می نهند. ( غیاث ). برگزیده. برجسته. ممتاز :
گل سرسبد را دهد باغبان
در آخر به بالای گلها مکان.ملاطغرا ( از آنندراج ).گل سرسبدم اشک سرخ و چهره زرد
ز باغ عشق نچیدیم جز گل حرمان.سنجر کاشی ( از آنندراج ).گل سرسبد عمر چشم بیدار است
برغم دیده گلچین روزگار مخسب.صائب ( از آنندراج ).

معنی کلمه گل سرسبد در فرهنگ معین

(گُ لِ سَ. سَ بَ )(ص مر. )کنایه از: آدم محبوب و برگزیده .

معنی کلمه گل سرسبد در فرهنگ فارسی

گل روی سبد
روی سبد، گل زیباوبرگزیده، وکنایه ازشخص برگزیده وعزیز، روی سبد، گل زیباوبرگزیده، وکنایه ازشخص برگزیده وعزیز

معنی کلمه گل سرسبد در ویکی واژه

کنایه از: آدم محبوب و برگزیده.

جملاتی از کاربرد کلمه گل سرسبد

او مجموعه دار آثار هنریست و اغلب آثار هنرمندانی چون پابلو پیکاسو و کلود مونه را در تفریگاه‌های وین به نمایش می‌گذارد. گل سرسبد مجموعهٔ او رؤیا اثر پیکاسو است.
این گروه موسیقی محبوب، گل سرسبد برنامه‌های گسترده شورای استان سافک در زمینه فرصت‌های موسیقی برای جوانان است.