گفتگو
معنی کلمه گفتگو در لغت نامه دهخدا

گفتگو

معنی کلمه گفتگو در لغت نامه دهخدا

گفتگو. [ گ ُ ت ُ ] ( اِمص مرکب ) مکالمت. ( آنندراج ). مباحثه. مجادله. گفت و شنود :
نگر نرّه دیو اندرین جستجو
چه جست و چه دید اندرین گفتگو.فردوسی.می اندر گفتگو آمد پس از گفتار جنگ آمد
خم و خانه بچشم من همه تاریک و تنگ آمد.فرخی.و او کسی است که در حکم بر او غلبه نمی توان کرد و در شکست و بست با او گفتگو و برابری نمی توان نمود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310 ).
همچو آن ابلیس و ذریات او
با خدا در جنگ و اندر گفتگو.مولوی.گفتگو آیین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم.حافظ.و رجوع به گفتگوی و گفت و گوی شود.

معنی کلمه گفتگو در فرهنگ معین

(گُ تُ ) (حامص . ) = گفت و گوی : مباحثه ، مجادله ، مکالمه .

معنی کلمه گفتگو در فرهنگ عمید

با هم سخن گفتن.

معنی کلمه گفتگو در فرهنگ فارسی

باهم سخن گفتن
( اسم ) ۱ - گفت و شنود مکالمه : و او کسی است که در حکم بر او غلبه نمیتوان کرد و در شکست و بست با او گفتگو و برابری نمیتوان نمود . ۲ - آوازه شهرت . ۳ - خبر . ۴ - قضیه .

معنی کلمه گفتگو در دانشنامه عمومی

گفتگو (تاک شو). گفتگو ( انگلیسی: The Talk ) یک تاک شو آمریکایی است که از ۱۸ اکتبر ۲۰۱۰ توسط سی بی اس پخش می شود. این برنامه توسط بازیگر و میزبان آمریکایی سارا گیلبرت گسترش یافت.
گفتگو (فیلم ۱۹۷۷). گفتگو ( به هندی: Alaap ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۷ و به کارگردانی هریشیکش موکرجی است. در این فیلم بازیگرانی همچون آمیتاب باچان، ریکا، آسرانی، فریده جلال، اوم پراکاش، ای. کی. هانگال، سانجیو کومار ایفای نقش کرده اند.

معنی کلمه گفتگو در ویکی واژه

گفتن و شنیدن مطلبی، مباحثه، مجادله، مکالمه، صحبت.

جملاتی از کاربرد کلمه گفتگو

بترک صحبت او گیر کز فضیحت او بسیط خاک پر از گفتگو شود ایدل
سخنت چون بمأمن انجامید بس کن ای فیض گفتگو و بمان
طبل نهی است از عمل خلق گفتگو چنگ امل هم از عمل خویش ساز کن
در مرحله‌ای که هستید، با هدف یا جهت پذیرفته‌شده تبادل گفتگو، مشارکت خود را همان‌طور که لازم است انجام دهید.: 45 
ناصر منتظری یکی از نوادگان منتظری در گفتگو با آسوشیتدپرس گفت که وی در خواب فوت کرده‌است. به‌گفتهٔ یکی از فرزندانش او به مرگ طبیعی مرده‌است. سید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در روز درگذشت منتظری، پیام تسلیتی به‌مناسبت فوت وی صادر کرد.
با طبقه ای که مشعوف آن شکار ملهوف آن پیکار بودند، آن شب هم جامه و جام و همکاسه و شام شدم، سپیده دم بکوری غرابی کردم و مروری سحابی، چون بقدم جستجوی ببطحای آن گفتگو، رسیدم بوضعی که از جاده عام دورتر بود و از ماده ازدحام یکسوتر
دم مسیح که گویند روح پرور بود یقینم آنکه به لب داشت گفتگوی تو را
من ای بابا سخن زینسان بگویم که حق میآرد اندر گفتگویم
از آغاز جوانی، بسیار سفر می‌کرد و همین سفرها، موجب فزونی آگاهی او از جوامع و محیط‌های متفاوت و ارتباط یافتن با شخصیت‌های دینی، سیاسی، اجتماعی و فکری و برقراری گفتگوی انتقادی میان وی و این شخصیت‌ها و گاه ایجاد زمینه فعالیت مشترکشان گردید.
زمین کرد ضحاک پر گفتگوی به گرد جهان هم برین جستجوی
گفتگوی سخن‌وری کردند دعوی نکته‌پروری کردند
قسم به صدق و صفای سحر که نبود و نیست به جز نصیحت ازین گفتگو مرا منظور
تا ابد عاقل ار کند فکری حاصلش غیر گفتگو نرسد