گفتمان
معنی کلمه گفتمان در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه گفتمان در دانشنامه آزاد فارسی
(به معنای سخن، گفتار، مقال) از کلیدی ترین مفاهیم، در سطوح مختلف نظریه پردازی های نوین ادبی، زبان شناختی، فلسفی، و علوم اجتماعی و شاخه های گوناگون آن، اعم از روان کاوی، مردم شناسی، اسطوره شناسی، و جز آن ها.گفتمان عموماً عبارت است از ارائۀ نظام مندِ موضوعی معیّن، چه در گفتار و چه در نوشتار و بحث و نظر دربارۀ آن موضوع که مبتنی بر نوعی الگو یا چارچوب نظری است.در آثار نویسندگانی چون دکارت، و ماکیاولی به معنی بحث و نظر است. در رویکرد امروزی، مفهوم گفتمان از دو منظر مجزا و متفاوت، در همۀ شعبه های علوم انسانی و نظریه های هنری حائز اهمیتی بنیادین است. از منظر پژوهش های مرتبط با سنت انگلیسی ـ امریکایی، گفتمان عبارت است از بررسی قواعد واحدهای زبانیِ بزرگ تر از جمله در حالت عادی، آن چنان که در گفتار و نوشتار معمول عرضه می شود، منسجم است و به دور از پیچش های ابهام ساز. بنابراین، گفتمان کاوی عبارت است از پژوهشِ تحلیلی در قراردادهای ناظر بر پیوند میان جمله ها، در بافتی که جمله یا عبارت در آن جای گرفته است. گفتمان در این معنی، شرطِ اصلی و ضروریِ ارتباط موفق است. عصارۀ نظریاتِ مربوط به گفتمان و گفتمان کاوی در سنت انگلیسی ـ امریکایی، در آثار نویسندگانی چون آستین و سرل یافتنی است. اینان با نقد و رد هرگونه رویکردِ دوگانه باور پوزیتیویست های منطقی، که جمله را یا صادق و یا کاذب می دانستند، به تحلیل گفتمان راه بردند. پژوهش در مفهوم گفتمان از منظر سنت فرانسوی، عمدتاً با آرای میشل فوکو پیوند دارد. گفتمان در تعریفِ فوکویی، عبارت است از انکار همۀ الگوهای مرجع درباره ادبیات و زبان و نفی مفاهیمی چون سوژه، مولف (← مرگ_نویسنده) و سنت. یورگن هابرماس در آلمان تعبیر اجتماعی خود را از گفتمان در نظریۀ کنش ارتباطی بیان می دارد. گفتمان، هم بیان این گوناگونی، و هم نقادی آن است. درنتیجۀ پژوهش هایی که دربابِ گفتمان صورت گرفته، زمینه برای بازاندیشی در اشکالِ ادبی، قدرت و اقتدار سیاسی، و انقلاب های هنری و علمی فراهم شده است.
مفهوم اجتماعی گفتمان. در علوم اجتماعی، گفتمان را شیوه ای نهادینه از اندیشیدن می دانند، مرزی اجتماعی که نشان می دهد در موردی خاص چه می توان گفت یا حدود سخن پذیرفتنی ـ یا حقیقت ممکن ـ چیست. گفتمان ها مؤثر در همه آرای ما دربارۀ همه چیز به شمار می روند و گریزی از آن ها نیست. مثلاً در دو گفتمان مختلف دربارۀ جنبش های چریکی، می توان آن ها را آزادی بخش یا تروریست نامید. گفتمان نسبت نزدیکی با نظریه های راجع به قدرت و دولت پیدا می کند، حداقل مادام که تعریف گفتمان به معنی تعریف خود واقعیت گرفته شود.
معنی کلمه گفتمان در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه گفتمان
اخلاق گفتمان نوعی شیوهٔ استدلال است که با بررسی پیشفرضهای گفتمان، تلاش دارد حقیقتهای هنجاری یا اخلاقی را مشخص کند. انواع مختلفِ این استدلال در تدوینِ اخلاق مساواتطلبانه و نیز اخلاقِ لیبرترینیسم کاربرد داشتهاست.
این موضوع اغلب میتواند موضوع بحث و جدل باشد چون برخی احساس میکنند شرایط توجیه منطقی مبهم هستند و به دولت میزان غیر منطقی کنترل بر آزادی بیان را میدهد. برخی دیگر احساس میکنند که چنین محدودیتهایی برای متعادل کردن آزادیهای اساسی یک حزب در برابر افراد دیگر ضروری است و در غیر این صورت خشونت سیاسی و استبداد اکثریت را محدود میکند. سخنرانی از روی نفرت (که به طرفداری و تحریک نسلکشی یا خشونت علیه یک گروه مشخص نژادی، جنسیتی، مذهبی یا دیگر قابل شناسایی نیست)، دو نمونه هستند که توجه قابلتوجهی را از رسانهها و در گفتمان عمومی به دست میآورند.
یک آزمایش فکری بر روی یک جن گولم با قدرت های نامحدود تمرکز دارد که خود را به خواننده نشان می دهد. این جن اعلام میکند که 50 سال دیگر بازخواهد گشت و خواستار آن است که مجموعهای از اخلاقیات مشخص برایش فراهم شود و بلافاصله به آن عمل خواهد کرد. هدف این آزمایش برانگیختن گفتمان در مورد اینکه چگونه میتوان مجموعههایی از اصول اخلاقی را که رایانهها ممکن است درک کنند، به بهترین شکل مدیریت کرد.