گزین کردن

معنی کلمه گزین کردن در لغت نامه دهخدا

گزین کردن. [ گ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) انتخاب کردن. برگزیدن. گزیدن. اصطفاء :
ز لشکر گزین کرد پنجه هزار
سوار و پیاده همه نامدار.فردوسی.گزین کرد شمشیرزن سی هزار
همه نامدار از در کارزار.فردوسی.گزین کرد ازیشان ده و دو هزار
سواران اسب افکن نامدار.فردوسی.مرد را نهمار خشم آمد از این
غاو شنگی رابه کف کردش گزین.طیان.با این بزرگی هر ضعیفی راه یابد سوی تو
خویی گزین کردی چنانچون رادمردان گزین.فرخی.از آن پس چهل جفت یاره ز زر
گزین کرد و صد گوشوار از گهر.اسدی.گزین کن جوانمردی و خوی نیک
که این هر دو آن عادت مصطفی است.ناصرخسرو.چند کنی صحبت دنیا طلب
صحبت یاری به از این کن گزین.ناصرخسرو.چهل پنجه هزاران مرد کاری
گزین کرد از یلان کارزاری.نظامی.از این فیلسوفان گزین کرد هفت
که بر خاطر کس خطایی نرفت.نظامی.تمامت خلایق را بشمار از شهر به صحرا آوردند و آنچه محترفه بود از آنجا گزین کرد. ( جهانگشای جوینی ).
واقعاتی دیده بودی پیش از این
که خدا خواهد مرا کردن گزین.مولوی. || ترجیح دادن :
دار ملک خویش را ضایع چرا باید گذاشت
مر سپاهان را چه باید کرد بر غزنین گزین.فرخی.آزادگان ز بنده نوازی که در تو هست
کردند بندگیت به آزادگی گزین.سوزنی.|| وجین کردن. پیراستن تاک رز بود و گزین کردن کشت. فرخو کردن.( فرهنگ اسدی نخجوانی ).

معنی کلمه گزین کردن در فرهنگ معین

(گُ. کَ دَ ) (مص م . ) انتخاب کردن ، برگزیدن .

معنی کلمه گزین کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - انتخاب کردن برگزیدن : گزین کرد شمشیر زن سی هزار همه نامدار از در کارزار . یا گزین کردن چیزی بر چیزی . ترجیح دادن آن بر این : دار ملک خویش را ضایع چرا باید گذاشت مر سپاهان را چه باید کرد بر غزنین گزین ? ( فرخی )

معنی کلمه گزین کردن در ویکی واژه

انتخاب کردن، برگزیدن.

جملاتی از کاربرد کلمه گزین کردن

گفت تا مرکبی گزین کردند زین زر خواستند و زین کردند
پیری از بخردان گزین کردند نام او داور زمین کردند
زین بد و نیک به گزین کردن زشت باشد حدیث دین کردن
چونکه آن قوم این گزین کردند خلق گفتند ترک دین کردند
به عنوان مثال سیستمی که سخت افزاری یا نرم افزاری است و در دسترس کاربران زیادی قرار دارد ، کار سختی است که بتوان این راز ها را مخفی نگه داشت چون این سیستم نیاز به دولوپ منت و همکاری و نگه داری از طرف دیگران دارد و در عین حال در دسترس و آگاهی همه قرار گرفته است و در عین حال در صورتی که برای حفظ امنیت بخواهیم از الگوریتم جدید استفاده کنیم کاری شکننده و در عین حال نگه داری خود الگوریتم سختر است تا تعویض و نگه داری کلید مناسب و یا تولید کلید جدید و جایگزین کردن آن با کلید قبلی و حفظ امنیت سیستم.
به ناتوانی چشم تو خواست قربانی خوشم که طره و زلفت مرا گزین کردند