گزیدگی

معنی کلمه گزیدگی در لغت نامه دهخدا

گزیدگی. [گ َ دَ / دِ ] ( حامص ) عمل گزیدن. لَسعَة. عَضیض. عِضاض : جَدَر؛ نشان گزیدگی بر گردن خر. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه گزیدگی در فرهنگ عمید

گزیده بودن، حالت گزیده.

معنی کلمه گزیدگی در فرهنگ فارسی

عمل گزیده لسع .

جملاتی از کاربرد کلمه گزیدگی

کی چون توئی خر از همه اهل گزیدگیست کاین هجو من ترا بتاز خر کریدگیست
الکساندر (به یونانی:Ἀλέξανδρος؛ ۱ اوت ۱۸۹۳ – ۲۵ اکتبر ۱۹۲۰) شاه یونان از ۱۹۱۷ تا زمان مرگش در ۱۹۲۰ میلادی ، به دلیل آسیب ناشی از گزیدگی یک میمون ، بود.
چند گویی رسیدگی چه بُوَد در ره دین گزیدگی چه بُوَد
اما رفته رفته نشانه‌های تردید در مورد کتاب مقدس یهودیان به عنوان وحی الهی در او آشکار شد و موضوع‌هایی چون دخالت یک خدای شخصی در امور انسانی، برگزیدگی قوم یهود از طرف خداوند و نیز حقوق ویژه روحانیون را مورد شک و پرسش قرار داد.