گروهان

گروهان

معنی کلمه گروهان در فرهنگ معین

(گُ ) (اِ. ) ۱ - جِ گروه ، گروه ها، دسته ها. ۲ - در اصطلاح ارتش یک دسته سرباز از ۱۴٠ تا ۱۷٠ نفر.

معنی کلمه گروهان در فرهنگ عمید

۱. [جمعِ گروه] = گروه
۲. (نظامی ) یک دسته سرباز از ۱۴۰ تا۱۷۰ نفر.

معنی کلمه گروهان در فرهنگ فارسی

جمع گروه، گروههادراصطلاح ارتش:یکدسته سربازاز۱۴٠تا۱۷٠نفر
( اسم ) جمع گروه ۱ - گروهها دسته ها ۲ - طوایف قبایل : و آن گروهانرا که سال ایشان ایستاده است دیگر گونه روزگار است . ۳ - واحدی نظامی ک در عصر پهلوی اول مرکب از سه دست. جنگی و یک گروه فرماندهی ( دو جوخه یی ) بود . یا گروهان تفنگدار پیاده . امروزه شامل تقسیمات ذیل است : الف - ارکان گروهان . ب - سه دسته تفنگدار ج - دست. ادوات . یا گروهان ادوات گردان پیاده . امروزه شامل بخشهای ذیل است : الف - ارکان گروهان . ب - دست. مسلسل سنگین . یا گروهان سر رشته داری لشکر پیاده . شامل قسمتهای ذیل است : الف - سر رشته داری لشکر . ب - گروهان سررشته داری . یا گروهان بهداری لشکر پیاده . شامل قسمتهای ذیل است : الف - ارکان گروهان . ب - دست. درمان و تخلیه . پ - دست. آمبولانس . یا گروهان مهندس . شامل قسمتهای ذیل است : الف - ارکان گروهان . ب - سه دسته مهندس رزمی .

معنی کلمه گروهان در فرهنگستان زبان و ادب

{company} [علوم نظامی] یگانی در پیاده نظام که از دو یا چند دسته تشکیل شده باشد

معنی کلمه گروهان در دانشنامه عمومی

گروهان یگانی نظامی که از دو یا چند دسته تشکیل شده است .
گروهان معمولاً از ۷۰ تا ۲۰۰ سرباز را در بر می گیرد. فرماندهِ یک گروهان، معمولاً درجهٔ سروانی دارد. هر گروهان خود معمولاً به سه تا شش دسته بخش می گردد. چند گروهان با هم تشکیل یک گردان می دهند.

معنی کلمه گروهان در دانشنامه آزاد فارسی

گروهان (company (army))
از یگان های گردان در ارتش. یک گروهان شامل حدود ۱۲۰ سرباز است که در ارتش بریتانیا یک سرگرد و در ارتش امریکا یک سروان فرماندهی آن را برعهده دارد. چهار یا پنج گروهان یک گردان را تشکیل می دهند. در گردان های تانک و مهندسی بریتانیا، گروهان با نام اسکادران شناخته می شود. در گردان های توپخانۀ انگلیس گروهان به آتشبار توپخانه معروف است. در ایران، با تشکیل «قشون متحدالشکل» (ارتش)، در ۱۳۰۰ سیستم اروپایی واحدهای نظامی اتخاذ شد و درجات و تقسیم بندی های یگان ها با آنچه در ارتش های مدرن وجود داشت، هماهنگ گردید. در آغاز آنچه که امروزه گروهان خوانده می شود، عنوان بهادران داشت و بعدها همراه با بسیاری از اصطلاحات نظامی دیگر با اصطلاحات و نام های فارسی نامیده شد.

جملاتی از کاربرد کلمه گروهان

برای گروهان بدی این نشان پرو پرچم و جمله گردنکشان
وَ رَبُّکَ الْغَنِیُّ و خداوند تو بی‌نیاز است ذُو الرَّحْمَةِ با مهربانی إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ اگر خواهد ببرد شما را از دنیا وَ یَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِکُمْ ما یَشاءُ و تواند که پس شما در زمین نشاند آنچه خواهد از خلق خویش کَما أَنْشَأَکُمْ مِنْ ذُرِّیَّةِ قَوْمٍ آخَرِینَ (۱۳۳) چنان که شما را آفرید از نژاد گروهان دیگر که پیش وا بودند، و توانست.
وَ لَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِکُمْ هلاک کردیم و تباه کردیم گروهان پس یکدیگر، لَمَّا ظَلَمُوا آن گه که ستم کردند، وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ و بایشان آمد فرستادگان ما بپیغامها و نشانهای روشن، وَ ما کانُوا لِیُؤْمِنُوا و نه بر آن بودند که بگروند، کَذلِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ. (۱۳) چنین است پاداش از ما گروه بدکاران را.
إِلَّا الَّذِینَ عاهَدْتُمْ، این استثنا پیوسته بآنست که أَنَّ اللَّهَ بَرِی‌ءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ، إِلَّا الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ من شرط العهود شَیْئاً مگر آن گروهان از مشرکان که با ایشان پیمان بسته‌اید به حدیبیة، و از آن شرطها که در عهد با شما کردند، از آن چیزی بنه کاسته‌اند و هیچ دشمن را از آن شما بر شما یاری نداده‌اند و ایشان بنو ضمره و بنو کنانه‌اند و نه ماه از مدّت عهد ایشان را مانده بود، رب العالمین گفت: فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی‌ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ الّذین یتّقون نقض العهد.
قِیلَ یا نُوحُ اهْبِطْ اللَّه گفت ای نوح فرودآی بِسَلامٍ مِنَّا بسلامتی و تحیّتی از ما وَ بَرَکاتٍ عَلَیْکَ و برکات از ما بر تو، وَ عَلی‌ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ و بر گروهانی که از پشت این پسران بود نی‌اند که با تواند، وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ و گروهانی خواهند بود که ایشان را برخورداری این جهان دهیم ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِیمٌ (۴۸) و آن گه بایشان رسد از ما عذابی دردنمای.
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ» و فرستادیم پیش از تو رسالتها، «فِی شِیَعِ الْأَوَّلِینَ (۱۰)» در گروهان پیشینیان.
قوله تعالی: وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ در ایشان ساختیم و بریشان بستیم هم نشینان و هم سازان، فَزَیَّنُوا لَهُمْ تا می‌آرایند ایشان را، ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ هر چه پیش‌ ایشان فاست از آخرت تا بآن کافر می‌شوند وَ ما خَلْفَهُمْ و هر چه پس ایشان فاست از دنیای ایشان تا گرد میکنند، وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ و برایشان سخن خدا بتهدید واجب گشت و راست شد، فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ همچون گروهانی که پیش ایشان بودند و گذشتند، مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ از پری و آدمی، إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرِینَ (۲۵) که ایشان زیان‌کاران بودند و از خویشتن درماندگان.
ادوارد دیتل روز ۲۱ ژوئیه سال ۱۸۹۰ در بات آیبلینگ زاده شد. پدرش صاحب‌منصب مالی بود. سال ۱۹۰۹ در تلاش تلاش، به عنوان افسر دانشجو به هنگ ۹ پیاده‌نظام بایرن پیوست. پس از تحصیل در دانشکده جنگ مونشن، ماه اکتبر سال ۱۹۱۱ با درجه ستوان دوم به سلک افسران درآمد. پس از آغاز جنگ جهانی اول، سال ۱۹۱۵ به درجه ستوان یکم ترفیع گرفت و یک گروهان را در هنگ خود فرماندهی کرد. ماه مارس سال ۱۹۱۸ به درجه سروان ترفیع گرفت. دیتل چهار مرتبه در طول جنگ مجروح شد. هنگام امضای آتش‌بس در بیمارستان بود.
اسماعیل جعفرپور فرزند قهرمان در ۵ مارس ۱۹۲۵ در روستای صدقیان از توابع سلماس به دنیا آمد. در سال ۱۹۴۲ به حزب توده پیوست و در اداره تبلیغات سلماس مشغول به کار شد.وی بعداً در گروهان پارتیزان مشغول به کار شد. در زمان حکومت خودمختار آذربایجان، رئیس گروهان پارتیزان و فرمانده نظامی شهرستان سلماس بود.
در آوریل ۱۹۱۹ واسیلوسکی دوباره به ارتش سرخ فراخوانده شد و با حکم فرماندهی گروهان برای جنگ علیهٔ شورش کشاورزانان و دهقانان و کمک به آرمان و رویه سیاسی اتحاد جماهیر شوروی، پرودرازویورستکا گرفت که کشاورزان را وادار می‌کرد تا مازاد محصولات کشاورزی را به قیمت ثابت به دولت بفروشند. در این سال بعداً، واسیلوسکی فرمان خدمت در یک نبرد جدید را گرفت و در اکتبر ۱۹۱۹ میلادی به خدمت در یک هنگ منصوب شد. اما با وجود این هنگ او هرگز در جنگ داخلی روسیه شرکت نکرد، چون سربازان دنیکین هرگز به تولا نزدیک نشدند. در دسامبر ۱۹۱۹ میلادی، واسیلوسکی به عنوان جانشین فرمانده هنگ به جبههٔ غربی که در جنگ شوروی و لهستان شرکت داشتند، اعزام شد.
و مشایخ را رضی اللّه عنهم اندر این سخن است و هر یکی را درجتی. گروهی گویند که: «نماز آلت حضور است.» و گروهی گویند: «آلت غیبت.» گروهی که غایب بودند، اندر نماز حاضر شدند و گروهی که حاضر بودند، اندر نماز غایب شدند؛ چنان‌که اندر آن جهان اندر محل رؤیت، گروهانی که خداوند را ببینند غایب باشند حاضر شوند و گروهانی که حاضر باشند غایب شوند.
«تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلی‌ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ» بخدای که فرستادیم بگروهان پیش از تو، «فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ» بر آراست ایشان را دیو کردارهای بد ایشان، «فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ» امروز آن دیو یار ایشانست، «وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ (۶۳)» و ایشانراست عذابی دردنمای.
وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ بدرستی که بیراه کرد از شما، جِبِلًّا کَثِیراً گروهانی انبوه، أَ فَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ (۶۲) خرد نداشتید ؟