گرونده

معنی کلمه گرونده در لغت نامه دهخدا

گرونده. [ گ ِ رَ وَ دَ / دِ ] ( نف ) آنکه گرود. مؤمن. متدین. معتقد.

معنی کلمه گرونده در فرهنگ معین

(گِ رَ وَ دِ ) (ص فا. ) مؤمن ، متدین ، معتقد.

معنی کلمه گرونده در فرهنگ عمید

ایمان آورنده.

معنی کلمه گرونده در فرهنگ فارسی

( اسم ) آنکه بدینی و مذهبی گرود مومن معتقد جمع : گروندگان ای گروندگان . بترسید از خدای و بنگرید که هر کس که پیش خود فرستید مر فردا را ...

معنی کلمه گرونده در ویکی واژه

مؤمن، متدین، معتقد.

جملاتی از کاربرد کلمه گرونده

وَ الْمُطَلَّقاتُ زنان طلاق داده یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ درنگ کنند بتن خویش ثَلاثَةَ قُرُوءٍ سه پاکی وَ لا یَحِلُّ لَهُنَّ و نه رواست زنان را أَنْ یَکْتُمْنَ که از بهر شتافتن را به تزویج پنهان دارند ما خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحامِهِنَّ فرزندی که خدای در رحم ایشان آفرید، إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ اگر با خدای گرونده‌اند و بروز رستاخیر، وَ بُعُولَتُهُنَّ و شوهران ایشان أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ حق‌تراند و سزاوارتر بایشان از شوی دیگر تا عدّت بنگذرد، إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً اگر خواهند که آشتی کنند وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ و زنان را بر مردان همچنانست که مردان را بر زنان از پاک داشتن خویش و خوش داشتن بِالْمَعْرُوفِ بر اندازه توان وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ و مردان را بر زنان در معاملت یک درجه افزونی است وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۲۲۸) و خدای توانا است دانا.
إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً در آن عبرتی است، وَ ما کانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ (۶۷) و بیشتر مردمان گرونده نیستند.