گرم عنان
معنی کلمه گرم عنان در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه گرم عنان
چهره گشای صور معصیت گرم عنان بر اثر معصیت
عشق ازان برق که در خرمن آدم افکند از دخانش فلک گرم عنان صورت بست
هزار خیل غزال رمیده صید کند شود چو گرم عنان طبع عرش می دانم
چابک گرم عنانی که چو گلگون سرشک بر سر موی تواند که نماید جولان
گرم عنانان شوق زیر فلک نیستند اخگر افسرده را خاک سیه بر سرست
فتراک مرکب او بگرفته روح امین او رفت گرم عنان زین سرد سیر عنا
کس یادی از بساط سلیمان نیاورد در زیر ران چو گرم عنان شد سمند تو
خر سواران همه رفتند چو دجال امروز مهدئی گرم عنان بر فرسی می آید
میدان شود ار خنگ ترا عرصهٔ هستی در یک نفسش طی کند از گرم عنانی
چند تازی فرس ای گرم عنان خون عشاق گذشته ز، رکیب