گرم شدن

معنی کلمه گرم شدن در لغت نامه دهخدا

گرم شدن. [ گ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) گرما یافتن. حرارت پذیرفتن. سُخُن. ( دهار ) ( منتهی الارب ). سُخونَت. اِصطِلاء. ( منتهی الارب ) :
بچند روز دگر آفتاب گرم شود
مقر عیش بود سایه بان و سایه بان.سعدی ( قصاید چ فروغی ص 55 ). || حَرّ. ( دهار ). حرارت. ( دهار ).
|| مجازاً سرحال آمدن. تحریک شدن :
چنان گرم شد رخش آتش گهر
که گفتی برآمد ز پهلوش پر.فردوسی.چو مغزش شد از باده سرخ گرم
هم آنگه بخفت از بر ریگ نرم.فردوسی.چو آگاه گشت آن نصیحت گزار
که از پند او گرم شد شهریار.نظامی.شه چون سخنی شنید ازین دست
شد گرم و ز بارگی فروجست.نظامی. || شهرت پیدا کردن. مشهورشدن. شیوع یافتن :
در جهان گرم شد که شاه جهان
روی کرد از سپاه و ملک نهان.نظامی.|| خشمگین شدن : پس بایستی که رسول خدای ( ص ) جبرئیل را باورداشتی و سخن منافقان را قبول نکردی و گرم نشدی و عایشه را با خانه بوبکر نفرستادی. ( کتاب النقض ص 432 ). بعد از آن چون منافقان دروغ بر عایشه نهادند... رسول ( ص ) گرم شد و او را با خانه پدرش فرستادند. ( کتاب النقض ص 432 ).
- گرم شدن از مهر ؛ از محبت مشتعل شدن. بسیار باعلاقه شدن :
گرم شواز مهر وز کین سرد باش
چون مه و خورشید جوانمرد باش.نظامی.- گرم شدن بازار ؛ کنایه از بهم آمدن مردم. ( آنندراج ). رونق یافتن. فراوان شدن داد و ستد :
بازار شوق گرم شد آن شمعرخ کجاست
تا جان خود بر آتش رویش کنم سپند.حافظ.رجوع به گرم شود.
- گرم شدن بکار ؛ سخت مشغول شدن.
- گرم شدن چشم ؛ بخواب رفتن. بخواب آغازیدن.
- گرم شدن درسخن و به سخن ؛ گرم صحبت و گفتگو شدن. سخن گفتن چنانکه بهیچ چیز دیگر نپردازد :
چون بسخن گرم شود مرکبش
جان به لب آید که ببوسد لبش.نظامی.یکروز در نشابور شیخ ما ابوسعید بر منبر مجلس می گفت چون در سخن گرم شد و حالی خوش پدید آمد. ( اسرارالتوحید ص 166 ).
- گرم شدن سجده ؛ هنگامه سجده. ( آنندراج ). اشتغال ورزیدن کسان بسجده و عبادت :
چون سجده بت گرم شود ناصیه سوزم
چون تیغ صنم کند شود بیهده میرم.عرفی ( از آنندراج ).- گرم شدن سر به... ؛ مشغول شدن.

معنی کلمه گرم شدن در فرهنگ معین

( ~ . شُ دَ ) (مص ل . ) ۱ - حرارت پذیرفتن . ۲ - سرحال شدن ، به شوق آمدن .

معنی کلمه گرم شدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گرما یافتن حرارت پذیرفتن . ۲ - تحریک شدن برانگیخته شدن : و مزاج دل عزیزش بطلب انتقام گرم شود ... ۳ - خشمگین شدن : بعد از آن چون منافقان دروغ بر عایشه نهادند ... رسول ص گرم شد و او را با خان. پدرش فرستادند . شهرت یافتن شیاع یافتن : در جهان گرم شد که شاه جهان روی کرد از سپاه و ملک نهان ... ( نظامی ) یا گرم شدن بازار ... ۱ - پرداد و ستد شدن . ۲ - رونق یافتن . یا گرم شدن چشم . بخواب رفتن . یا گرم شدن در ( به ) سخن . گرم صحبت شدن . یا گرم شدن سجده . اشتغال ورزیدن کسان بسجده و عبادت . یا گرم شدن سربه ... ۱ - مشغول شدن . ۲ - مست گشتن : نه نرم شود دلت بصد لابه نه گرم شود سرت بصد مینا . ( مسعود سعد ) یا گرم شدن صحبت ( گفتگو ) . گفتگوی جالب توجه بین دو یا چند تن بعمل آمدن گل انداختن صحبت : بزودی صحبت میان آن دو گرم شد . یا گرم شدن آن بسبب گفتگو های مجلس . خوشایند گشتن جالب و هنر نماییها .

معنی کلمه گرم شدن در ویکی واژه

حرارت پذیرفتن.
سرحال شدن، به شوق آمدن.

جملاتی از کاربرد کلمه گرم شدن

‫در رقصِ شعله ، گرم شدن خود فسانه ای است‬ ‫بوخاریدا یانار اوْتون یاناغی‬
از مشعلهٔ روی تو دلگرم شدن وز سلسلهٔ زلفِ تو مجنون گشتن
پا به خس خانه بلبل نگذارم از ننگ موسم گرم شدنهای هوا در کشمیر
پوشاک، هوای مجاور پوست را حبس می‌کند و از این راه ضخامت ناحیهٔ اختصاصی هوا در مجاورت پوست را افزایش و جریان هوا را کاهش می‌دهد، و میزان دفع حرارت از بدن به‌وسیلهٔ این هدایت شدیداً کاهش می‌یابد و باعث جلوگیری از هدر رفت گرما و در نتیجه گرم شدن بدن می‌شود. لباس‌های معمولی میزان دفع حرارت را به حدود نصف حالت عریان کاهش می‌دهند. برای لباس‌های مخصوص مناطق قطبی این نسبت به یک ششم می‌رسد.
پس گوییم که صانع حکیم مر جوهر آتش را از دو طبع مخالف ترکیب کرده است نه از دو طبع ضد، و خلاف مر خلاف را پذیرنذه باشد و ضد از ضد گریزنده باشد و گرمی و خشکی مر یکدیگر را خلافند، از آن است ک هیک چیز شده اند و به یکدیگر اندر آویخته اند. و مر آب را نیز از دو طبع مخالف ترکیب کرده است که هر یکی از آن دو طبع که اندر آتش است خلاف است مر طبعی را که اندر آب است و ضد است مر آن دیگر طبع را که اندر آب است، (چنانکه گرمی که اندر آتش است خلاف است مرتری را که اندر آب است) و ضد است مر سردی را که اندر آب است و خشکی که اندر آتش(است) خلاف است مر سردی را که اندر آب است و ضد است مر تری را که اندر آب است، تا بدان طبایع خلافی آب از (آتش گرم همی شود و بدان طبایع ضدی آب از آتش همی گریزد و مقصود صانع حکیم به گرم شدن آب) و بر شدن او بدان گرمی از (مرکز عالم سوی حاشیت عالم) حاصل (همی) آید.
پرتوهای حرارت زای خورشیدی از طریق سقف شیشه‌ای وارد فضای آتریوم شده و بدین ترتیب طبق (پدیده گلخانه) انرژی حرارتی در فضای آتریوم ذخیره شده و از طریق بازشوها و جداره‌های پیرامون آتریوم وارد فضاهای داخلی می‌شود. برای ممانعت از گرم شدن فضاها در فصل تابستان بایستی فضای آتریوم به نحوی مطلوب تهویه شده و سقف شیشه‌ای آن به‌طور مؤثری با سایه بان‌های مناسب پوشانده شود.
در اوایل صبح، تابش خورشید باعث گرم شدن آب در لوله‌های خلأ می‌شود. آب گرم شده به علت سبک‌تر بودن با جابجایی طبیعی بالا رفته، به مخزن ذخیره می‌رسد و آب سرد مخزن که سنگین تر می‌باشد از پایین آن به داخل لوله‌های خلأ جاری می‌گردد.
دو عامل حدود توان ماشین‌های الکتریکی را تعیین می‌کنند: گشتاور و گرم شدن سیم‌پیچ‌ها. محور ماشین‌های سنکرون، استحکام کافی برای تحمل توان در حالت بزرگ‌تر از مقدار نامی ماشین را دارد. پس حدود عملی را گرم شدن سیم‌پیچ‌های ماشین تعیین می‌کند.