گرفت کلی

معنی کلمه گرفت کلی در فرهنگستان زبان و ادب

{total eclipse} [نجوم] کسوفی که در آن کلِ خورشید در پشت قرص تاریک ماه پنهان شود یا خسوفی که کلِ جِرم ماه در داخل مخروط سایۀ زمین قرار گیرد

معنی کلمه گرفت کلی در ویکی واژه

کسوفی که در آن کلِ خورشید در پشت قرص تاریک ماه پنهان شود یا خسوفی که کلِ جِرم ماه در داخل مخروط سایۀ زمین قرار گیرد.

جملاتی از کاربرد کلمه گرفت کلی

رحیم باش و قناعت گزین و صابر شو کزین سه مسند پیغمبری گرفت کلیم
رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت کلید گلشن حسن از کف بهار گرفت
تا خاص خودم گرفت کلی می‌نگذارد مرا به من باز
چه می‌توان ز پریشان تیره‌روز گرفت کلیم دعوی دل را به زلف یار گذاشت