معنی کلمه گرسیوز در لغت نامه دهخدا
ز دیگر سو افراسیاب و سپاه
چو پیران وگرسیوز کینه خواه.فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ص 629 ).به گرسیوز آن داستانها بگفت
نهفته برون آورید از نهفت.فردوسی ( ایضاً ص 629 ).و گرسیوز برادرش [ و ] پیروزی آغش را بود. ( مجمل التواریخ والقصص ص 49 ). و اندر عهد افراسیاب پهلوان او پیران ویسه و برادر افراسیاب گرسیوز... ( مجمل التواریخ والقصص ص 90 ). رجوع به حماسه سرائی در ایران تألیف دکتر صفا ص 582 شود.