گردشگر

معنی کلمه گردشگر در فرهنگ معین

( ~ . گَ ) (اِ. ) کسی که برای گردش و تماشای دیدنی ها به جایی سفر کند، سیاح ، توریست .

معنی کلمه گردشگر در فرهنگستان زبان و ادب

{holiday maker} [گردشگری و جهانگردی] شخصی که برای سپری کردن تعطیلات به سفر می رود
{tourist} [گردشگری و جهانگردی] شخصی که به طور موقت محل زندگی خود را به قصد سفر و بازدید از مکان های دیدنی ترک می کند متـ . جهانگرد * مصوب فرهنگستان اول

معنی کلمه گردشگر در ویکی واژه

کسی که برای گردش و تماشای دیدنی‌ها به جایی سفر کند، سیاح، توریست.

جملاتی از کاربرد کلمه گردشگر

۳۳- نیک گفتار، احمد، (۱۳۸۶)، گزارش ثبتی نوروز تپه، آرشیو واحد پژوهشی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی، ص ۶–۹.
امروزه بوم گردشگری با نام اسبق و نادرست طبیعت‌گردی در میان گونه‌های مختلف گردشگری از جایگاه ویژه و رشد قابل توجّهی برخوردار است و در بیست‌سالهٔ اخیر شاهد گسترش سریع فعالیت‌های بوم گردشگری یا اکوتوریسم در سراسر جهان بوده‌ایم و انتظار می‌رود بر شدت این گسترش نیز افزوده شود.
آن نقطه‌های خال و خط گرد لب شیرین تو موریست پنداری هجوم آورده گردشگری
گردشگری یکی از فعالترین بخش‌های اقتصاد ترکیه‌است که به سرعت رشد می‌کند.
در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ چهار عضو حقیقی شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری با پیشنهاد رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و حکم رئیس‌جمهور منصوب شدند.
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، تلاش نموده تا مجوزهایی برای فعالیت مردمی در زمینه‌های میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، صادر نماید.
گر تب عشق مرا دوست فسون می نکند خط چون شهپر طوطی چه کند گردشگر