گران قیمت

معنی کلمه گران قیمت در لغت نامه دهخدا

گران قیمت. [ گ ِ م َ ] ( ص مرکب ) گرانبها. پرارزش و عالی. مقابل ارزان قیمت.

معنی کلمه گران قیمت در فرهنگ معین

( ~ . قِ مَ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) گران بها، پرارزش . مق ارزان قیمت .

معنی کلمه گران قیمت در فرهنگ عمید

گران بها، پرارزش.

معنی کلمه گران قیمت در فرهنگ فارسی

گرانبها پر ارزش مقابل ارزان قیمت : از صدفش شد پدید در گران قیمتی هم زصفا بی نظیر هم زشرف بی بها . ( هاتف اصفهانی )

معنی کلمه گران قیمت در ویکی واژه

گران بها، پرارزش. مق ارزان قیمت.

جملاتی از کاربرد کلمه گران قیمت

در گران قیمتی بود و سپهر از جفا در دل خاکش نهاد ساخت چو گنجش دفین
نباشد مشتری جنس هنر را گران قیمت چو شد کالا، کساد است
حیف از آن در درخشان گران قیمت که شد گنج‌سان جایش درون خاک در این خاکدان
این روش‌ها، روش‌هایی بسیار دقیق و در عین حال گران قیمت می‌باشند. در کنار این آزمایشات به طور معمول مشاوره ژنتیک به خصوص در موارد قبل از بارداری نیز انجام می‌شود.
ما نداریم متاعی که بود در خور وصلت تو گران قیمتی و هر چه ترا هست گرانست
قوی قوت گران قیمت سبک سنگ نیالوده به ننگ روغن و رنگ
همیشه تا که گران قیمت است توسن عمر چو عمر باد ترا این تکاور ارزانی
ای گران قیمت درّ بستم بشکسته که بالماس جفا سفته یی، از ما بدرود
3-     صرف مبالغ گزافی از منابع برای ورود تکنولوژی های گران قیمت به عرصه سلامت
جنس تو در دکان ز گران قیمتی به جاست بشکن بهای خویش، خریدار را ببین
بنابراین تصمیم می‌گیرد که در این دو هفته پایانی زندگی اش خوش بگذراند. و او کارش را ترک می‌کند و برگ‌های اوراق قرضه‌اش را تبدیل به پول می‌کند و به یک هتل ۷ ستاره ویژهٔ میلیونرها به نام گرند هتا پاپ در یک پیست زمستانی گران قیمت در شمال جمهوری چک می‌رود.
دل از وصلش بکن مشتاق کان در گران قیمت به دست مفلسی کی افتد از جوش خریداران
از صدفش شد پدید در گران قیمتی هم ز صفا بی‌نظیر، هم ز شرف بی‌بها