گرامیش

معنی کلمه گرامیش در ویکی واژه

لقب یا اسم فرزند جاماسپ در شاهنامه است. دستان گرامیش را مانند ابوالفضل از تن جدا می‌کنند بطوری که عاقبت درفش کاویان به دندان می‌گیرد. درفش فریدون به دندان گرفت.....همی‌زد به یک دست گُرز ای شگفت (شاهنامه)

جملاتی از کاربرد کلمه گرامیش

خصوصا عمر فرزندان نامیش مفصل دار اخلاق گرامیش
یافت از دست اجل جان گرامیش خلاص هر کرا خدمت جان‌پرور تو روزی کرد
و اولاد نامی و احفاد گرامیشان جهان هدایت را سلطان دارالملک و نجات عاصیان را از غرقاب ضلالت، محکمترین فلکند، قدوه‌ی اصحاب دینند و قبله‌ی ارباب یقین صلوات اللّه علیهم اجمعین.
مشو با گرامیش کردن دلیر کزآتش بترسد دل نره شیر
گرامیش را تنگ در بر گرفت چو بگشاد لب پرسش اندر گرفت
مباد یک نفس از عمر خویش برخوردار کسی که عمر گرامیش از برای تو نیست
گرامیش کرد و فراوان ستود به دیدار او شاد و خرم ببود
گرامیش کردن سزاوار هست که نیکی نمایست و خسروپرست
نمود از دولت عشق گرامیش اثر در کام شیرین تلخ کامیش
ستوده جد گرامیش احمدبن شمیط گذاشت عمری در پیشکاری حیدر