گرام

معنی کلمه گرام در لغت نامه دهخدا

گرام. [ گ ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) رجوع به گرم شود.

معنی کلمه گرام در فرهنگ فارسی

بجاز گرامی و کرام اشتبا ها مستعمل است

جملاتی از کاربرد کلمه گرام

بر خلایق داد کن ، زیرا که در آفاق نیست نزد ایزد کس گرامی تر زشاه دادگر
خلعت عمر گرامی که به بالای من است به تو بخشم چه کنم گرچه به بالای تو نیست
ببوسید چشم گرامی به مهر که بی تو مبیناد چشم سپهر
سزد از ترک خورشیدش غلامی که قیصر زاد روم است این گرامی
دیدند رخ هم دو جهان بین گرامی هم دربر خورشید زمین، سایه یزدان
فورت ورث استار تلگرام گفت که «اسپیچ‌لس» یکی از ضعیف‌ترین آثار آلبوم شکست‌ناپذیر است.
بدست قدرت شد کلک صنع روز ازل پی نوشتن نام گرامیش منشق
آه از دلی که جان گرامی به عشق داد با جان رفته آتش سوداش در برست
طلسمی بکرده ز بالای گور ز زرّ گرامی ستام و ستور
تا گشته منتظم حرکات سپهر ازو داناست خوار دایم و نادان گرامی است!
نبرده سواری گرامیش نام به مانندهٔ پور دستان سام
آسترید لیندگرن در سال ۲۰۰۲ و در سن ۹۴ سالگی درگذشت. دولت سوئد بعد از مرگ وی و برای گرامی‌داشت خاطره او «جایزه یادبود آسترید لیندگرن» را بنیاد نهاد. این جایزه، که مبلغ آن بالغ بر ۵ میلیون کرون سوئد است، بزرگ‌ترین جایزه نقدی جهان در رابطه با ادبیات کودک و نوجوان به حساب می‌آید. علاوه بر این بزرگ‌ترین بیمارستان کودکان سوئد در استکهلم نیز نام آسترید لیندگرن را بر خود دارد.