گذرانده

معنی کلمه گذرانده در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - عبور داده . ۲ - بالاتر برده . ۳ - طی کرده سپری کرده ۴ - تجاوز داده .

جملاتی از کاربرد کلمه گذرانده

دایم به خوشدلی گذرانده است روزگار از خط ندیده است شبیخون عقیق تو
وَ ما یُکَذِّبُ بِهِ و دروغ‌زن نگیرد بآن إِلَّا کُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ (۱۲) مگر هر اندازه در گذرانده‌ای ناباک ناپاک.
در سن ۲۸ سالگی تحصیلات خود را در رشته حقوق دانشگاه تهران آغاز کرد ولی علی‌رغم اینکه همه واحدهای حقوقی را گذرانده بود، به دلیل خودداری از شرکت در امتحان ایدئولوژیک موفق به ادامه تحصیل و اخذ پایان‌نامه نشد.
ای آنکه در دریاهای آرزو غوطه وری، خداوند رهنمائیت کند اینهمه سستی چیست؟ عمر را سراسر در سرکشی و نادانی گذرانده ای. مغرورا اندکی درنگ کن!
رخت کرده شب معراج را از روز روشن تر ز اشهب بگذرانده عزم اقبال تو ادهم را
هر روزی که تواش به شادمانی گذرانده ای، منش بزندان همراه غم بگذرانده ام.
اوتمار لیبرت در سال ۱۹۵۹ از پدری آلمانی-چینی و مادری مجارستانی به دنیا آمد. او بیشتر کودکی خود را در سفر به اروپا و آسیا گذرانده‌است. او گیتار را از سن ۱۱ یازده سالگی شروع کرد و در ۱۸ سالگی که در حال تکمیل دوره گیتار کلاسیک بود، عازم سفری طولانی به سمت آسیا و روسیه شد.
مرا همین سبق از مکتب ادب ‌کافی‌ست که نام یار به لب نگذرانده می‌گیرم
شب نگذرانده‌ام که ز سیلاب چشم خویش چون موج، جلوه بر سر دریا نکرده‌ام
چون کاغذ اوست پهلو من کز وی گذرانده است سوزن
ابروی تو پیوسته به خوبی گذرانده است چشم تو خمار می گلگون نکشیده است
احمد طالب در روز ۵ ژانویه ۱۹۳۲ در شرق الجزایر در خانواده ای که گفته می‌شود نسبت آن‌ها به ابوبکر می‌رسد به دنیا آمد. پدر او یکی از بنیانگذاران هیئت علمای مسلمین الجزایر و اولین ناظر فعالیت‌های آن در غرب الجزایر به ویژه در شهر تلمسان بود و به همین خاطر نیز احمد طالب عمده دوران کودکی و جوانی‌اش را در شهر تلمسان گذرانده‌است.
بلندی کار او جایی رسانده سر او را ز گردون بگذرانده