کیگ

معنی کلمه کیگ در لغت نامه دهخدا

کیگ. ( اِ ) رمص. ( مهذب الاسماء، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). غمص. قی چشم. کیغ. کیخ. ( از یادداشت ایضاً ). رجوع به کیغ و کیخ و کیکن شود.

معنی کلمه کیگ در فرهنگ فارسی

رمص ٠ غمص قی چشم کیغ کیخ ٠

جملاتی از کاربرد کلمه کیگ

این روستا در دهستان جکیگور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۵۹ نفر (۳۴خانوار) بوده‌است.
شون اسکیگ نیز تأیید کرد که در آینده احتمالاً بازی‌های جدیدی از دیگر شخصیت‌ها منتشر خواهد شد.
الا کیگری هوپر (زاده ۳۰ ژانویه 1983) خواننده و ترانه‌سرای موسیقی راک استرالیایی، مجری رادیو و شخصیت تلویزیونی است.
پس از مرگ اودرا لیندزی الکساندر در سال ۱۹۷۳، بر اساس وصیت‌نامهٔ الکساندر، دانشگاه آیووا، مؤسسهٔ تاسکیگی و دانشگاه هوارد، کمک هزینه‌ای برای بورسیه‌های مهندسی دریافت کردند. هر دانشگاه سپرده‌ای به مبلغ بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلار (در مجموع، تقریباً ۱٫۵ میلیون دلار در سال ۲۰۰۹) برای بورسیه‌های مهندسی دریافت کرد.
در نبرد سکیگاهارا (۱۶۰۰) او در جبهه سپاه غربی بود پس از شکست در جنگ به اسارت سپاه شرقی درآمد و در کیوتو، به همراه ایشیدا میتسوناری و کونیشی یوکیناگا سربریده شد.
این استان از سمت شمال با استان موانزا و استان کاگرا و استان مارا ، از جنوب با استان تابورا ، از غرب با استان کیگوما ،از جنوب شرقی با استان سینگیدا و از شرق هم با استان آروشا و استان مانیارا همسایه می‌باشد .
مرا چو دل بخرابات می‌برد هر دم بگرد اهل مناجات و زهد کیگردم؟
این روستا در دهستان جکیگور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۱ نفر (۱۷خانوار) بوده‌است.
این روستا در دهستان جکیگور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۳۱ نفر (۲۹خانوار) بوده‌است.