کیلومتر

معنی کلمه کیلومتر در لغت نامه دهخدا

کیلومتر. [ ل ُ م ِ ] ( فرانسوی ، اِ مرکب ) هزار متر. ( ناظم الاطباء ). واحد مسافت ( در دستگاه متر )، معادل هزار متر. نِدا . ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- کیلومتر مربع ؛ واحد سطح برابر یک میلیون متر مربع.

معنی کلمه کیلومتر در فرهنگ معین

(مِ ) (اِمر. ) واحد مسافت معادل ۱٠٠٠ متر. ، ~ مربع واحد سطح معادل یک میلیون مترمربع .

معنی کلمه کیلومتر در فرهنگ عمید

واحد اندازه گیری طول، برابر با هزار متر.

معنی کلمه کیلومتر در فرهنگ فارسی

هزارمتر
( اسم ) واحد مسافت ( در دستگاه متری ) معادل ۱٠٠٠ متر . یا کیلو متر مربع . واحد سطح معادل یک میلیون متر مربع .

معنی کلمه کیلومتر در دانشنامه آزاد فارسی

کیلومتر (kilometre)
واحد طول، با علامت اختصاری km، و برابر با ۱۰۰۰ متر. یک کیلومتر معادل با۳۲۸۰.۸۹ فوت یا۰.۶۱۲۴ (تقریباً پنج هشتم) مایل است.

جملاتی از کاربرد کلمه کیلومتر

جمعیت استرالیا در ژوئیه ۲۰۱۵ به‌طور تقریبی ۲۲٬۷۵۱٬۰۱۴ نفر بوده‌است. و با تراکم نسبی ۳/۱۴ نفر در هر کیلومتر مربع، یکی از پایین‌ترین ارقام میزان تراکم در جهان را دارد. کرانه جنوب شرق این کشور تراکم جمعیتی بیشتری نسبت به سایر نقاط دارد. یک سوم جمعیت کشور در ایالت نیو ساوت ولز و یک چهارم دیگر در ایالت ویکتوریا به سر می‌برند. میانگین نرخ رشد جمعیت در سال ۱/۲۲۱ است و تقریباً در هر دو دقیقه یک نوزاد در این کشور زاده می‌شود.
جمعیت شهر آبادان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۳۱٬۴۷۶ و جمعیت نسبی در هر کیلومتر مربع ۱۷۱ نفر است.
آلبرتا ۰٫۷۰ کیلومترمربع مساحت و ۱۰۳ نفر جمعیت دارد و ۳۳۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
آرگوستو ۷ کیلومترمربع مساحت و ۵۳۲ نفر جمعیت دارد و ۵۳۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.