کیال

معنی کلمه کیال در لغت نامه دهخدا

کیال. [ ک َی ْ یا ] ( ع ص ) پیماینده. ( منتهی الارب ). پیماینده و پیمانه کننده. ( ناظم الاطباء ). پیماینده و چیزی را به پیمانه پیمایش کننده. ( غیاث ). آنکه حرفه او پیمودن طعام باشد. ( از اقرب الموارد ). کیل پیما. پیماینده کیل. کیل پیماینده. آنکه شغلش کیل کردن باشد. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
آمد گه نوروز و جهان گشت دل افروز
شد باغ ز بس گوهر چون کیله کیال.فرخی.هرکه تخم کین او کارد چو وقت داس گشت
داس بردارنده را دست اجل کیال باد.سوزنی.زآنکه میکائیل از کیل اشتقاق
داردو کیال شد در ارتزاق.( مثنوی ).
کیال. [ ک َی ْ یا ] ( اِخ ) لقب مردی گول که پیوسته خاک می پیمود.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
به زیبقی مقنع به احمقی کیال
به روزکوری صباح و شبروی احباب.خاقانی.

معنی کلمه کیال در فرهنگ معین

(ک یّ ) [ ع . ] (ص . ) پیمانه کننده ، کیلی پیماینده .

معنی کلمه کیال در فرهنگ عمید

پیمانه کننده، کیل کننده، پیمانه گر.

معنی کلمه کیال در فرهنگ فارسی

کیل کننده، پیمانه کننده، پیمانه گر
( صفت ) پیمانه کننده کیل پیماینده .
لقب مردی گول که پیوسته خاک می پیمود .

معنی کلمه کیال در ویکی واژه

پیمانه کننده، کیلی پیماینده.

جملاتی از کاربرد کلمه کیال

آرام مایکیال، حسابدار شرکت کام‌ساکس، پیمانکار طرح احداث خط راه‌آهن سراسری بود و ناگزیر به سفرهای گوناگون می‌رفت. واروارا برای همراهی با همسرش، دو دخترشان را چند سالی به مدرسه شبانه‌روزی کاتولیک‌های اصفهان سپرد…
هر که تخم کین شه کارد چو وقت داس گشت داس بر دارنده را دست اجل کیال باد
لیس فی بحر جودک المیزان لیس فی قدر بذلک المکیال
اگر ز عقل تو عشری قضا بپیماید بساط هفت زمینش نه بس بود مِکیال
آمد گه نوروز و جهان گشت دل افروز شد باغ ز بس گوهر چون کیله کیال
در روزهای عید انواع غذاهای معروف شان شامل دلمه، کوفته ساتری، «کوفته سنگی»، «کباب تابه‌ای»، «کوفته تابه‌ای»، «چاناق»، «کیالان» (که از گوشت سر گاو درست می‌کنند) و غیره است.
آلما مایکیال (۲۲ فروردین ۱۳۱۱ – ۱۸ اسفند ۱۴۰۰) ، شاعر ارمنی‌تبار و از مادری روس بود و او همسر هوشنگ ابتهاج بود. آلما در بندر انزلی زاده شد و در رشت و اصفهان و تهران بزرگ شد و تحصیل کرد.
کف شه چو مکیال ارزاق شد پذیرای حاجات آفاق شد
به زیبقی مقنع، به احمقی کیال به روز کوری صباح و شب روی احباب
راهی است به دین اندر مر شیعت حق را جز راه حروری و کرامی و کیالی
دیرست تا که بر در ابنای روزگار مکیال خرمن نفس من ثنای تست
وی در سال ۱۳۶۶ همراه خانواده خود به آلمان مهاجرت کرد و تا پایان عمر به ایران سفر می‌کرد. او در ۱۳۳۲ با همسرش، شاعر آلما مایکیال (۲۲ فروردین ۱۳۱۱ – ۱۸ اسفند ۱۴۰۰) که ارمنی‌تبار بود، آشنا شد و با او زندگی می‌کرد. آن‌ها در ۱۳۳۷ با یکدیگر ازدواج کردند. او از این ازدواج چهار فرزند به دنیا آورد: یلدا (زاده ۱۳۳۸)، کیوان (زاده ۱۳۳۹)، آسیا (زاده ۱۳۴۰) و کاوه (زاده ۱۳۴۱).