کژروی

معنی کلمه کژروی در فرهنگستان زبان و ادب

{deviance, deviation} [روان شناسی] رفتاری که به نحو قابل ملاحظه ای با رفتارهای معیار گروه اجتماعی مرجع مغایرت دارد

معنی کلمه کژروی در ویکی واژه

رفتاری که به نحو قابل‌ملاحظه‌ای با رفتارهای معیار گروه اجتماعی مرجع مغایرت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه کژروی

هر آن کسی که کند با تو کژروی چون کمان ز بیم سهم سنانت چون مار پیچان باد
هیچ گرد خود نمی‌گردد که من کژروی کردم چو اندر دین شمن
خر ز زدن گشت فرد، کژروی آغاز کرد راه رها کرد و رفت آن طرفی که گیاست
فرزین کژروی و رخ راست رو شها در لعب کس نداند تا خود چه سان شوی
این چنین درمانده‌ایم از کژرویست یا ز اخترهاست یا خود جادویست
اکنون که نشان کژروی دیدی ازو بگذاشته‌ای که می‌زند بر سر سنگ
همچو زن در انده زن سست رای و کژروی همچو زر ز اندیشه زر زرد روی و لاغری