کپل. [ ک َ پ َ ] ( اِ ) کفل. کفچل. سرین. سطح خارجی سرین آدمی و جانوران. سرین آدمی و جانوران. ( فرهنگ فارسی معین ذیل کفل ). قسمت خلفی بالای ران. رجوع به کفل و رجوع به سرین شود. کپل. [ ک ُ پ ُ ] ( ص ) ( در تداول عامه ) آدمی کوتاه و فربه. ( یادداشت مؤلف ). دارای اندام گوشتین. آکنده گوشت. که اندام به گوشت آکنده دارد. - پا کپلی ؛ خطابی دارنده پای گوشتین و فربه را. - دست کُپلی ؛ خطابی شخص دارنده دست فربه را.
معنی کلمه کپل در فرهنگ معین
(کَ پَ ) (اِ. ) (عا. ) کفل ، سرین .
معنی کلمه کپل در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - کفل . ۲ - قسمت بای ران . آدمی کوتاه و فربه
معنی کلمه کپل در ویکی واژه
(عا.) natica کفل، سرین.
جملاتی از کاربرد کلمه کپل
کپل در صومعه مشغول حق بود عبادت را جبین بر خاک می سود
ادب کرد انسمان بر پای استاد چو فارغ شد کپل از ورد و اوراد
امروز سر راه بدیمه یک درْدونه کمنّه کپل پشت دشنّیه شونه
اولین حضور رسمی لایو اکشن این شخصیت در مجموعهٔ تلویزیونی فلش با بازی آدام کپلند بود. همچنین این شخصیت در دنیای توسعه‌یافته دی‌سی و در فیلم بلک ادم (۲۰۲۲) با نقش‌آفرینی نوحا سنتینو حضور دارد.
که عمهایت همی بودند بی دین کپل شان سوخت زان در آتش کین
بدین خوشخویی آن مرد گزیده به گلگشت کپل زاهد رسیده
شش مهره اولی سینه‌ای دارای تیغه پشتی درازتر نسبت به سایر نژادها هستند و به خاطر همین اختلاف، جدوگاه در اسب خزر بسیار بالاتر از کپل قرار می‌گیرد.
کپلر در مدلش، ایدهٔ استفاده از جسم‌های افلاطونی برای تشریح هندسهٔ جهان را احیا کرد.
کیهان‌شناسی افلاطون در تیمائوس راهنمای مهم یوهانس کپلر (۱۵۷۱–۱۶۳۰ م.) در وضع قوانین کپلر بود.