کُر
معنی کلمه کُر در لغت نامه دهخدا

کُر

معنی کلمه کُر در لغت نامه دهخدا

کر. [ ک ُ ] ( اِخ ) جویی است که بر تفلیس می آید. ( منتهی الارب ). نام رودی است به حدود ارمنیه نزدیک گنجه. ( آنندراج ). رودی است در شروان که از وسط شهر تفلیس می گذرد. ( ناظم الاطباء ). رود کر از جبال غربی تفلیس در ولایت جورجیا یعنی بلاد خزر که از دو ولایت ابخاس ( ابخاز )و الان تشکیل می شود سرچشمه می گیرد و به گفته مستوفی در ولایت گرجستان از میان شهر تفلیس می گذرد و به اران می رسد. یک شعبه از آن در بحیره شمکور می ریزد و بیشتر آن در دیگر شعب با آب ارس و قراسو جمع می شود و در حدود گشتاسفی به دریای خزر می ریزد. دو رود ارس و کر را یونانیان «اراکسس » و «سیروس » و اعراب نهرالروس و نهرالکر نامیده اند. ( از جغرافیای تاریخی لسترنج صص 190-192 ). رجوع به حدود العالم چ ستوده ص 50 شود.
کر. [ ک ُ / ک ُرر ] ( اِخ ) نام رودی است در فارس و بر این رودخانه امیر عضدالدوله دیلمی پلی بسته است. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). این رود: از حد ازد از روستای کروان رود از پارس و روی به مشرق نهد و همی تا به استخر بگذرد بر جنوب وی و به دریای بختگان افتد. ( حدود العالم چ ستوده ص 45 ). سرچشمه رود کر در ناحیه کروان بمسافت کمی در جنوب اوجان است و از سرچشمه رود پلوار چندان دور نیست. صاحب فارسنامه و جغرافیانویسان دیگر ایرانی گویند رود کر در قسمت علیا موسوم است به رود عاصی. اولین بند رود کر به بند مجرد موسوم و سدی قدیمی بود و چون خرابی به آن راه یافته بود به امر فخرالدوله اتابک چاولی در آغاز قرن ششم هجری مرمت گردید و آن را به نام وی فخرستان نامیدند و تا زمان حافظ ابرو هم به همین نام خوانده می شد. بند مهم رودخانه که زیر ملتقای رود پلوار به رودکر ساخته شده ، مشهور به بند امیر یا بند عضدی است ویک قسمت آن معروف است به بند «فنا خسرو خره » بنام عضدالدوله دیلمی که آن بند را برای مشروب ساختن کربال علیا ساخت و بقول مقدسی آن بند از عجایب فارس بوده است. پائین ترین بندها بند قصار است که کربال سفلی رامشروب می کند. رجوع به جغرافیای تاریخی لسترنج صص 298-299 و فارسنامه ابن بلخی و فارسنامه ناصری شود.
کر. [ ک ُ ] ( اِ ) مخفف کُرّه است ، چه از انسان و چه از حیوان چنانکه در ولایتی که ملخ آمده و برای تغییر فصل آرام گرفته یا در زیربرف مانده سال دیگر ظاهر شود گویند کر کرده یعنی بچه های تازه از آنها متولد شده است. ( آنندراج ). رجوع به کر کردن شود. || فرزند آدمی. ( آنندراج ).و این کلمه در تداول کردان و لران بمعنی پسر است.

معنی کلمه کُر در فرهنگ معین

(کَ ) [ په . ] (ص . ) ناشنوا.
( ~ . ) (اِ. ) زور، توان ، قوت .
(کَ رّ ) [ ع . ] (مص ل . ) حمله کردن به دشمن در جنگ .
( کُ رُ ) [ ع . ] (اِ. ) پیمانه ای برای آب که در اصطلاح شرع هر یک از طول و عرض و عمق آن سه وجب و نیم باشد.
(کُ رْ ) [ فر. ] (اِ. ) گروهی آوازه خوان که آواز دسته جمعی اجرا می کنند.

معنی کلمه کُر در فرهنگ عمید

ساز بادی برنجی پیچ درپیچ شبیه شیپور که دارای پیستون است.
پیمانه ای برای آب که هریک از طول و عرض و عمق آن باید سه وجب ونیم باشد، ظرفی با گنجایشی در حدود ۳۵۰ لیتر.
۱. عده ای خواننده که با هم آواز می خوانند.
۲. آواز دسته جمعی.
۳. قطعۀ آوازی گروهی، برای یک یا چند صدا.
حمله، هجوم.
* کروفر: [قدیمی]
۱. حمله کردن به دشمن و سپس فرار کردن، حمله و گریز.
۲. [مجاز] جلال و شکوه، شوکت و حشمت.
= کام۱ * کام و گر
کسی که گوشش نمی شنود، ناشنوا.
زور، قوه، تاب وتوان: مَلِک آن باشد کاو را به سخن باشد دست / مَلِک آن باشد کاو را به هنر باشد کر (فرخی: ۱۰۶ ).

معنی کلمه کُر در فرهنگ فارسی

رودی است که از کوههای مرکزی فارس سرچشمه میگیرد و وارد دریاچه بختگان میشود و آن همانست که در شمال شیراز جریان دارد . روی این رودخانه سدی بسته اند که معروف به بند امیر است و از بناهای عضدالدوله دیلمی است که امروزه خراب است .
۱ - ( مصدر ) حمله کردن ( بدشمن ) . ۲ - ( اسم ) حمله : [ امر او لشکر یان مسعود چند بار قصد ما کردند میان ما و ایشان کر و حرب و مصاف بسیار شد ] . ( سلجوقنام. ظهیری ) یا کر و فر . ۱ - حمله کردن بدشمن و سپس روی باز گردانیدن و فرار کردن . ۲ - جولان کردن . ۳ - جلال و شکوه حشمت : [ کرو فرو آب و تاب و رنگ بین فخر دینا خوان مرا و رکن دین ] . ( مثنوی )
برگشت . رجوع

معنی کلمه کُر در دانشنامه عمومی

کر (آذربایجان). کر ( به لاتین: Ker ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان لریک واقع شده است.
کر (آلبوم ویکس). پروژه کانسِپشن ۲۰۱۶ با عنوان کِر، دومین آلبوم تکمیلی گروه ویکس می باشد. این آلبوم در روز ۲۱ نوامبر ۲۰۱۶ تحت نظر کمپانی جلی فیش منتشر شد که شامل یک موزیک جدید و یک موزیک ویدیو می شود. این آلبوم تکمیلی، شامل آلبوم های زلوس، هادس و کراتوس می شود. آهنگ «راه شیری» به عنوان آهنگ اصلی این آلبوم، شناخته می شود.
قبل از انتشار این آلبوم، پروژهٔ سال ۲۰۱۶ به سه قسمت با عنوان کانسپشن ۲۰۱۶ و با نام کلیدی کِر ( Κήρ ) تقسیم شد که مرتبط با اساطیر یونانی می شود. این پروژه شامل دو سینگل زلوس که در ۱۶ آوریل و هادس که در ۱۲ آگوست ۲۰۱۶ و یک مینی آلبوم با عنوان کراتوس که در ۳۱ اکتبر منتشر شد، می شود. این پروژه شامل کانسپت فیلم و آرت فیلم ها و تریلرهایی می شود که هرکدام نشان دهندهٔ بخشی از مفهوم این پروژه بوده اند.
زلوس که اولین بخش از پروژه بود، دارای آهنگ اصلی با نام «دینامیت» می باشد که راجع به زلوس، خدای حسادت و رقابت می باشد. آلبوم دوم با عنوان هادس با آهنگ اصلی «خیال» راجع به هادس، خدای دنیای مردگان و عالم زیرزمینی می باشد. آلبوم آخر با عنوان کراتوس و با آهنگ اصلی «نزدیک تر» راجع به کراتوس، خدای قدرت و شخصیت می باشد. هر آلبوم کانسپت فیلم منحصر به فرد خود را داشته که مرتبط با ویدیو و آلبوم می شد.
این پروژه به عنوان پروژه ای موفق شناخته می شود به طوری که زلوس و هادس جایگاه اول و کراتوس جایگاه دوم در جدول آلبوم های گائون را به دست آورد. در حدود ۱۱۰۳۳۴ نسخه از زلوس در ماه های آوریل و می فروخته شد. در حالی که ۱۰۳۴۵۰ نسخه از هادس در ماه های آگوست و سپتامبر و ۵۷۴۵۶ نسخه از کراتوس در ماه اکتبر فروخته شد.
در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۶ اعلام شد که ویکس آلبوم ویژه ای به مناسبت پایان پروژه منتشر خواهد کرد. در ۱۴ نوامبر اعلام شد که این آلبوم شامل دو سی دی، یک کتاب تفسیر ۹۲ صفحه ای و یک فوتوبوک ۹۲ صفحه ای، و همچنین یک پوستر و یک نشانک کتاب به شکل کلید می شود.
در ۱۵ نوامبر اعلام شد که این آلبوم شامل یک آهنگ جدید با نام «راه شیری» می شود که توسط راوی و هیوک نوشته و توسط جاستین رینستین آهنگسازی شده، می شود. موزیک ویدیوی این آهنگ در روز ۱۳ نوامبر همراه با ۶۰۰ استارلایت در ایلسان فیلمبرداری شد.
کر (بستان آباد). کر یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان قوری گل بخش مرکزی شهرستان بستان آباد واقع شده است.
اسم این روستای زیبا از اسم یک رودخانه پاک گرفته شده است ( کر ) در زبان ترکی به معنای پاک و تمیز است.
این روستا نسبت به وسعت و جمعیتش فرهنگ و ادبیات گسترده و عظیمی دارد. چهره های مشهور خواننده ای در جمهوری آذربایجان به نام ( خانم توزلو ) در تصنیف رودخانه کر آهنگی زیبا به نام آنا کوروم سروده است.
روستای کر جاذبه های طبیعی بسیار زیبایی دارد پدیده ( قزل قیه ) که به جد میتوان گفت یکی از آثار زیبای طبیعی آذربایجان شرقی و حتی در ایران بی نظیر می باشد اما به دلیل عدم تبلیغات درست و ناکارآمدی مسئولین زیربط نتوانسته به معروفیت زیادی برسد اما این پدیده زیبا گنجایش زیادی برای گردشگری و بوم گردی استان دارد. . . امید است با سرمایه گذاری و ایجاد زیرساخت ها در این روستا گامی در جهت رشد گردشگری و بوم گردی استان انجام شود زمین های روستا با توجه به نزدیکی به شهر تبریز و تالاب بین المللی قوری گول به عنوان ویلاسازی استفاده شده و تقریبا همه ی زمین ها از ویلا باغ ها پر شده است طبیعت این روستا بسیار دلنشین می باشد و زمین های روستا صاف و حاصلخیز هستند
جاذبه های دیگر روستا عبارتند از: نخود تپسی, قبر شیخ بزرگ میر یوسف, ساری دره, آب درمانی قطیر سو و . . . جمعیت جمعیت کثیری از اهالی روستای کر به دلیل ناتوانی در امرار معاش مجبور به کوچ به شهر تبریز شده اند به طوری که میتوان گفت ۱۰۰۰ خانواده از روستا کوچ کرده و الان آمار دقیق روستا ۱۲۰۰ خانوار میباشد.
مشاهیر و انسان ها عارفی در روستا همچون:
عالم و عارف دانشمند حجت الاسلام والمسلمین مرحوم حاجی آقا حاجی زاده کر امام جمعه موقت شهر تبریز رییس حوزه ی علمیه و همچنین رییس کل عقدیتی سیاسی استان. آقای محمد عباسوند رییس اتحادیه نانوایان تبریز . آقای محمد هوشمندی کر ( مهندس برق و رباتیک و مدرس دانشگاه و شاعر اهلبیت علیم السلام ) . حاج آقا میرجواد جنگی که در صدا و سیما برنامه ی تلویزیونی دارند. مهندس یونس فخری در ( نیروی هوایی تبریز ) مشغول به کار هستند. شیخ وارسته روستا میریوسف که قبر آن الان به عنوان امام زاده میباشد. سرگرد محمد سلامت ( رییس حوزه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بستان آباد ) شاعر و اهل قلم آقای صالح سجادی میباشند و. . .
اهالی روستای کر تبحر خاصی در پختن نان دارند و عده ای در شهر تبریز، تهران، اردبیل و خیلی از شهرهای دیگر به کار نانوایی لواش مشغول هستند و می توان گفت بهترین نانوایان ایران هستند. روستای کر همجوار با روستاهای الوار و ترکمبور و آلانق و مرکید کندی و بخشایش میباشد
کر (ساز). کُر ( به فرانسوی: cor ) یا هورن ( به انگلیسی: horn ) یا فرنچ هورن ( به انگلیسی: French horn ) نام های سازی است از خانواده سازهای بادی برنجی.
این ساز در سال ۱۶۵۰ میلادی در فرانسه از روی شیپور شکار ساخته شد. به همین دلیل در کشورهای انگلیسی زبان به فرنچ هورن ( شیپور فرانسوی ) معروف است، اگرچه بیشتر نوازندگان آن را فقط هورن می نامند. خود فرانسوی ها به آن کُر می گویند.
• این ساز از لوله ای نسبتاً طولانی درست می شود که برای سادگی دست گرفتن و نواختن آن را به صورت مارپیچ خم می کنند.
• کلیدهائی برای کوتاه و بلند کردن طول لوله نیز روی آن نصب شده است. زیری و بمی نت ها در این ساز توسط فشار هوایی که وارد دهانه شده و کلیدها که به دریچه ها و لوله ها متصل هستند، ایجاد می شود. همچنین این زیری و بمی نت ها را می توان با قرار دادن دست بر روی بخش زنگ مانند ساز تنظیم کرد.
• قطر لوله این ساز مانند کورنت یا ساکسوفون به تدریج گشاد می شود، یعنی لوله آن در نزدیک دهنی باریک است و به طرف انتهای ساز گشادتر می شود.
• از دسته سازهای انتقالی محسوب می شود.
• رایج ترین نوع هورن ” هورن فا می باشد که یک پنجم درست ( ۳/۵پرده ) بم تر از نت نوشته شده صدا می دهد.
• نت این ساز را با کلید فا حط چهارم ( اصوات منطقه بم این ساز ) و کلید سل ( اصوات منطقه زیر این ساز ) می نویسند.
معنی کلمه کُر در فرهنگ معین
معنی کلمه کُر در فرهنگ عمید
معنی کلمه کُر در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کُر در دانشنامه عمومی
معنی کلمه کُر در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه کُر در دانشنامه آزاد فارسی

کُر
اصطلاحی در فقه، آبی با وزن تقریبی ۳۸۳.۹۰۶کیلوگرم یا مساحت۳.۵ وجب در درازا، پهنا و گودی. به مجرد برخورد با نجس، متنجّس نمی شود، مگر آن که رنگ، بو یا مزۀ آن به تبع نجس تغییر کند؛ مثلاً اگر خون که نجس العین است در آن بریزد، مادام که به رنگ، بو یا مزۀ خون درنیاید، همچنان پاک است.
کر (موسیقی). کُر (موسیقی)
رجوع شود به:گروه همسرایان

معنی کلمه کُر در ویکی واژه

فارسی
(گفتگو): بی‌حال، سست.
(موسیقی): گروهی از افراد که با هم آواز می‌خوانند. قطعه‌ی آوازی گروهی، برای یک یا چند صدا، آواز مشترک یک یا چند صدایی خوانندگان، آواز جمعی.
نابینا، کور. کُر، کَر، کِر سه عبارت متحدالشکل هستند ولی بواسطه فتحه، کسره، ضمه، در زبان معیار باستان مفاهیم متفاوت می‌یابند.
پسر.

جملاتی از کاربرد کلمه کُر

قوله تعالی: «وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ» خدای تعالی بیرون آورد شما را از شکمهای مادران، «لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً» هیچیز نمی‌دانستید شما، «وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ» و شما را شنوایی و بینایی داد و دلها داد، «لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۷۸)» تا مگر آزادی کنید.
قوله تعالی و تقدس: وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ این خطاب باصحابه رسول است و با جمله مؤمنان امت تا بقیامت. صحابه با رسول خدا بیعت کردند، و دین و کتاب و سنت در پذیرفتند، از آنکه آیت آمد، بود: فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِیعُوا.
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ روی گردان ازیشان و فرو گذار. یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ آن روز که باز خواند باز خواننده‌ای، إِلی‌ شَیْ‌ءٍ نُکُرٍ با چیزی دشوار منکر.
قوله: یا أَیُّهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ و هی ثلاثة اضرب: نعمة خارجة کالمال و الجاه، و نعمة بدنیّة کالصحة و القوة، و نعمة نفسیّة کالعقل و الفطنة، فاذکروها بالشکر لها و الثناء علی معطیها. هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ قرأ حمزة و الکسائی «غیر» بالخفض الباقون بالرفع «یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» یعنی المطر و النبّات، تاویل الآیة: انّ من لا یقدر علی الخلق لا یقدر علی الرزق. لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ؟
قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی این دعاء ابو بکر است آن گه که عمر وی بچهل سال رسید، چنان که گفت وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً و ایمان آورد و مصطفی را تصدیق کرد، گفت: رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ خداوند من، فرا دل و زبان من ده شکر این نعمت اسلام که مرا دادی و این کرامت که با من کردی و این نواخت که بر من نهادی وَ عَلی‌ والِدَیَّ، و بر پدر و مادر من که ایشان را باسلام و ایمان راه نمود و هدایت دادی، وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ، ابن عباس گفت عمل صالح که بو بکر، بدعاء از اللَّه خواست و اللَّه اجابت کرد و از وی بپسندید، آن بود که هفت کس از مسلمانان که بدست کافران در عذاب گرفتار بودند، بو بکر ایشان را باز خرید و از عذاب برهانید و ایشان را آزاد کرد. از ایشان دو مرد بودند یکی بلال بن رباح و دیگر عامر بن فهیرة. بلال غلامی بود در بنی جمح مولّد، ایشان او را عذاب میکردند در بطحاء مکه، امیة بن خلف دست و پای وی ببست و در آفتاب حجاز او را بیفکند و سنگی عظیم بسینه وی فرو گذاشت، گفت اگر از دین محمد باز گردی و الا همچنین ترا فرو گذارم تا هلاک شوی و بلال در آن حال میگفت احد، احد. بو بکر صدّیق آنجا بگذشت و او را چنان دید، فرا امیّة گفت: الا تتّقی اللَّه فی هذا المسکین، حتی متی. تا کی این مسکین را در عذاب گرفتار داری از اللَّه خود نمیترسی؟ امیّة گفت تو او را باز رهان. بو بکر گفت چنین کنم. مرا غلامی سیاه است بر دین تو از وی قویتر و در کار شما مردانه‌تر، این را بمن ده تا تا من او را بتو دهم هم چنان کردند و بلال از عذاب بازرست و بو بکر او را آزاد کرد، مصطفی (ص) فرمود: یرحم اللَّه ابا بکر، زوّجنی ابنته و حملنی الی دار الهجرة و اعتق بلالا من ماله، و عامر بن فهیرة از قبیله ازد بود مولّد ایشان، بو بکر او را بخرید و آزاد کرد و آن وقت که مصطفی (ص) و بو بکر در غار ثور بودند وی گوسفندان چرا داشت، هر شب گوسپندان بدر غار بردید و ایشان را شیر دادید و در هجرت با ایشان بمدینه رفت و عاقبت در بئر معونه شهید گشت. و از زنان‌ مؤمنات پنج کس در عذاب کافران بودند، بو بکر ایشان را بخرید و آزاد کرد.
رئون شیلوه که در طی سه سال مأموریتش در عراق، برای برقراری ارتباط و شناسایی مناطق کردنشین به عنوان یک اقلیت غیره عرب که تحت لوای یک کشور عرب زندگی می‌کردند و درگیری میان آن‌ها آشکار بود، از کُردها به عنوان یک متحد مناسب برای دولت یهود نام برد.
وَ اذْکُرْ أَخا عادٍ، و یاد کن آن مرد عاد: هود، إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ، آن گه که آگاه کرد قوم خویش را، بِالْأَحْقافِ بریگستانهای یمن، وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ و پیش از او پیغامبران و بیم‌نمایان و آگاه‌کنان بودند و گذشتند، وَ مِنْ خَلْفِهِ، و از پس او بودند و گذشتند، أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ، که مپرستید مگر اللَّه را.
کُتِبَ عَلَیْکُمُ واجب نبشته آمد بر شما الْقِتالُ کشتن کردن با دشمنان دین وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ و شما را آن دشوار آمد وَ عَسی‌ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ و مگر که دشوار آید شما را چیزی و آن بهتر بود شما را وَ عَسی‌ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ، و مگر دوست دارید چیزی و آن بدتر بود شما را، وَ اللَّهُ یَعْلَمُ و خدای داند که بخلق چه خواهد و ایشان را چه راند و ایشان را بهی در چه بود وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ و شما ندانید
کنون کُرد از آن تخمه دارد نژاد که ز آباد ناید به دل برش یاد
و من از شیخ المشایخ ابوالقاسم کُرّکان پرسیدم رضی اللّه عنه که: «شرط صحبت چیست؟» گفت: «آن که حظ خود نجویی اندر صحبت؛ که همه آفات صحبت از آن است که هر کسی از آن حظ خود طلبند و طالب حظ را تنهایی بهتر از صحبت و چون حَظّ خود فرو گذارد و حظوظ صاحب خود را رعایت کند اندر صحبت مُصیب باشد.»