کویر
معنی کلمه کویر در لغت نامه دهخدا

کویر

معنی کلمه کویر در لغت نامه دهخدا

کویر. [ ک َ / ک ِ ] ( اِ ) زمین بی آب و شوره زار باشد، وآن را به عربی قراح گویند. ( برهان ). زمین شوره زار. ( آنندراج ). زمین شوره زار بی آب وگیاه. ( ناظم الاطباء ). زمین شوره زار بی آب. ( فرهنگ رشیدی ). قاع. ( نصاب ، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). زمین وسیع و شوره زار بی حاصل ، مانند کویر لوت ، کویر نمک. ( فرهنگ فارسی معین ).گیلکی ، کویر . یرنی ، کور . نطنزی ، کویر . ( حاشیه برهان چ معین ) :
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شَخ و همه کُه کویر.فردوسی ( از فرهنگ رشیدی ).- کویرهای ایران ؛ دریاهای قدیمی خشک شده ای است که به تدریج آب آنها تبخیر شده املاح محلول در آنها رسوب کرده اراضی بایر نمک زار و بی حاصلی را تشکیل داده است. در بعض نقاط این کویرها رشته های منفردی از کوههای اطراف پیش آمده تشکیل نواحی کوهستانی بسیار خشک می دهد و چون هوای این ناحیه بسیار خشک است اختلاف درجه حرارت در آن بیشتر محسوس است به قسمی که حرارت روز در حدود 65 و 70 درجه و حرارت شب درحدود 3 الی صفر است و به همین جهت سنگ کوههای مزبوربر اثر اختلافات درجه حرارت متلاشی شده به صورت شن وماسه درمی آید و دستخوش باد قرار می گیرد. تپه های شنی که آنها را عموماً ریگ روان می گویند تشکیل رشته هایی به طول چند کیلومتر و به ارتفاع 40 متر می دهد که پیوسته محل آنها در تغییر و غالباً چشمه ها و چاهها و منازل توقف گاه کاروانها را فراگرفته و به کلی راه ها رامی پوشاند و گذشته از این در بعضی نقاط ذرات نمک مخلوط با شن و ماسه مانند امواج دریا بر روی هم غلطیده طوفانهای شدید آنها را بیشتر کرده هوا را تیره و تارمی کند به قسمی که در شهرهای اطراف کویر بعضی روزها تاریکی به حدی است که مجبور به افروختن چراغ می شوند. طول این کویرها 1100 کیلومتر است ولی نباید تصور کرد که تمام قسمتهای آن یکسان و موسوم به کویر لوت می باشد بلکه مرکب است از کویرهای کوچکی که شبیه به هم ولی از یکدیگر جدا می باشند. ارتفاع متوسط آن 600 متر و پست ترین نقاطش در نزدیکی خبیص 300 متر است. هجوم قبایل همسایه تا حدی سبب توسعه این کویر گردیده است زیرا قراء مجاور کویر که به سعی سکنه آباد می گردند به واسطه فرار سکنه از هجوم قبایل وحشی یا کشته شدن به دست آنها بالطبع بی صاحب مانده چاه ها و قناتهائی که به زحمت دایر شده بود به علت طوفانهای شن و ریگهای روان پوشیده می شود و در محل قریه و مزارع چیزی جز توده های شن رنگارنگ دیده نمی شود. در ناحیه کویر آب بسیار کم است ، قناتها و چشمه سارها به غایت کم آب و اغلب شور و آب قریه جندق و قسمتی از آبادیهای بیابانک شیرین و بدتر از همه آب قریه خور تشخیص داده شده است. بلوک جندق که مرکز کویر است تقریباً یک ناحیه کوهستانی است زیرا تمام ناهمواریهای بزرگ و کوچک آن از سلسله جبال محصور است. اراضی آن یا شنی و ماسه ای است یاکویر و شوره زار که قسمتی از آن را اهالی حاصلخیز کرده اند. اگر زمینهای کویر را که در بعضی نقاط آن جزئی «شوره گز» و «الی جون » و «سگ لیسه » یافت می شود، مستثنی کنیم ، بقیه اراضی با انواع گیاههای گوناگون پوشیده و چراگاههای بزرگی به وجود آورده است ، در ضمن ِ گیاههای مزبور گیاه «درمنه » هم که آن را «تغ» یا «تخ » می گویند فراوان است و برای ساختن «سنتونین » به کار می رود و همچنین انواع گیاههای دیگری هم یافت می شود که مصرف طبی دارد. در دامنه کوهها و تپه های شنی جنگلهای مختصری از چوب «طاق » و «اسکم بید» و «کوره گز» و «جغنه » یافت می شود که از آنها زغال تهیه می کنند و به مصرف سوخت می رسانند. حیوانات موذی از قبیل مار و عقرب وغیره مطلقاً در این ناحیه یافته نمی شود. در پاره ای از نواحی کوهستانی کبک و تیهو و میش و قوچ و گاهی هم پلنگ و در دشتها آهو کم وبیش به نظر می رسد. ظاهراً در کویر معادن زیاد است و انواع معادن از سرب و مس و طلا و نقره و آهن و زغال و پنبه کوهی و لاجورد و غیره یافته می شود. این معادن در اطراف انارک و چوپانان است. ( از جغرافیای طبیعی کیهان صص 118 - 121 ). و رجوع به همان مأخذ شود.

معنی کلمه کویر در فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) ۱ - زمین وسیع و شوره زار. ۲ - شیر ژیان .

معنی کلمه کویر در فرهنگ عمید

۱. (جغرافیا ) زمین شوره زار، سراب.
۲. شیر ژیان.

معنی کلمه کویر در فرهنگ فارسی

زمین، شوره زار
( اسم ) زمین وسیع و شوره زار بیحاصل مانند کویر لوت کویر نمک : بیابانی از وی رمان دیو و شیر همه خاک شخ و همه ره کویر .

معنی کلمه کویر در فرهنگ اسم ها

اسم: کویر (پسر) (فارسی) (تلفظ: kavir) (فارسی: کَویر) (انگلیسی: kavir)
معنی: شیر ژیان

معنی کلمه کویر در فرهنگستان زبان و ادب

{kavir} [زمین شناسی] زمین وسیعی که خاک آن شور و آهکی است و مناسب کشاورزی نیست

معنی کلمه کویر در دانشنامه عمومی

کویر یا نمکزار به زمین های وسیعی گفته می شود که خاک آن شور و آهکی بوده و مناسب کشاورزی نیست. کویر منطقه ای است که به دلیل موقعیت جغرافیایی ( معمولاً ختم رودخانه ها در آن ) و حرارت شدید آفتاب به نمک زار بدل شده باشد. برخی کویرها قبلاً دریاچه یا دریاهایی بوده اند که در اثر تبخیر آب از آن ها به نمک زار بدل شده اند.
کویر مرکزی ایران که دشت کویر نامیده می شود، درون خود تعداد زیادی کویر کوچک تر، مانند کویر درانجیر، کویر ساغند، کویر بند ریگ را جا داده است.
با وجود این که در بین عامه مردم رایج است که اصطلاح «کویر» و «بیابان» را به جای یکدیگر به کار می برند ولی بین این دو اصطلاح تفاوت اساسی وجود دارد. کویر به زمین های رسی پف کرده، با شوری و نمک بسیار شدید گفته می شود که گیاهان نمی توانند در آن رشد نمایند. در بعضی از کویرها که شوری شن و ماسه کمتر است، ممکن است گیاهانی مانند گز که دربرابر املاح نمکی مقاوم است، در آن رشد نماید؛ بنابراین کویر معمولاً زمین هایی با شوری بالا و بدون گیاه است که به آن «نمک زار» نیز گفته می شود. ولی بیابان به بخشی از مناطق خشک گفته می شود که بارندگی سالانه آن کمتر از ۵۰ میلی متر است و ممکن است چند سال در آن باران نبارد و با کم آبی و تبخیر شدید مواجه است و پوشش گیاهی آن بسیار ضعیف است.
کویر ( نمک زار ) پدیده ای ژئومورفولوژیکی - هیدرولوژیکی است که در مجاورت بیابان ها و گاهی در میان آن ها شکل می گیرد و به پست ترین نقاط داخلی مناطق بیابانی که میزان نمک در آن بسیار زیاد است، گفته می شود ( مانند دشت کویر در مرکز ایران ) . ولی بیابان پدیده ای جغرافیایی و واژه ای بوم شناسی و اقلیمی است و به مکانی با پوشش گیاهی، جانوری و میزان بارندگی کم گفته می شود ( مانند دشت لوت در جنوب شرقی ایران ) .
همچنین تعریف بیابان و کویر از دیدگاه های مختلف تفاوت دارد، به عنوان مثال از نظر جغرافیا و اقلیم شناسی بیابان واقعی به سرزمینی گفته می شود که متوسط بارش سالانه آن کمتر از ۵۰ میلی متر است. در گیاه شناسی، علوم کشاورزی و منابع طبیعی مناطقی را بیابان گویند که از لحاظ پوشش گیاهی بسیار فقیر باشد. یا سطح وسیعی از آن به کلی فاقد گیاه باشد. ولی کویر به مناطقی باتلاقی گفته می شود که در دل بیابان و انتهای حوضه آبریز قرار دارند و معمولاً به دلیل سطح بالای آب در اعماق کم زمین، نمک به سطح زمین نزدیک و موجب خشکی شدید می شود.
کویر (هوراند). کویر یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان چهاردانگه بخش مرکزی شهرستان هوراند واقع شده است. این روستا ۳۵۷ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه کویر در فرهنگ معین
معنی کلمه کویر در فرهنگ عمید
معنی کلمه کویر در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کویر در فرهنگ اسم ها
معنی کلمه کویر در فرهنگستان زبان و ادب

معنی کلمه کویر در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:بیابان

معنی کلمه کویر در ویکی واژه

از فارسی میانه gawīr.
زمین وسیع و شوره زار.

جملاتی از کاربرد کلمه کویر

کویر و کوه او را بوستانست فراز برف همچون گلستانست
خواب از مژه ام گریخت چون آب از شمر، کویر حوض سلطان
امام علی، روستایی در دهستان نگین کویر بخش نگین کویر شهرستان فهرج در استان کرمان ایران است.
نگار خویش را ناکرده پدرود چو گمره در کویر و غرقه در رود
جوادی ، حسین ، فردوس خورشیدی بر تارک کویر، انتشارات سخن گستر ۱۳۸۷ ص ۱۶۲
از نظر توپوگرافی، دشت ابرکوه جزئی از فرورفتگی شرق زاگرس در فلات خشک مرکزی ایران است که رشته کوه‌های زاگرس چون حصاری انتهای این دشت را در جهت غرب و جنوب در بر می‌گیرد و کَفه (کویر) ابرکوه با کمتر از ۱۴۵۰ متر پست‌ترین محل این حوزه است.
نیاید دگر تشنه ای از تو سیر همه چشمه سار تو گردد کویر
کویر و شوره و ریگ رونده سموم جانکش و شیر دمنده
نه از گرما شکوهد نه ز سرما نه از ریگ و کویر و کوه و دریا
این واحد در لووف، اسکویرا، کیف، برودی، دوبنو و بردیچیف فعالیت می‌کرد.
همه کهسار و رودهای حقیر واحه‌هایی درون پهن کویر
بیابانی از وی رمان دیو و شیر همه خاک ریگ و همه شخ کویر
نه هر که مدح تو گوید چو من تواند بود نه نره شیر بود هر که در کویر بود