کوهستانی

معنی کلمه کوهستانی در لغت نامه دهخدا

کوهستانی. [ هَِ ] ( ص نسبی ) کوهی و منسوب و متعلق به کوهستان. ( ناظم الاطباء ). منسوب به کوهستان. کوهی. جبلی : منطقه کوهستانی. ناحیه کوهستانی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوهستان شود.

معنی کلمه کوهستانی در فرهنگ فارسی

منسوب به کوهستان کوهی جبلی : منطق. کوهستانی ناحی. کوهستانی .

معنی کلمه کوهستانی در فرهنگستان زبان و ادب

{mountainous terrain} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] جاده ای که شیب آن بین هفت تا بیست درصد متغیر باشد

معنی کلمه کوهستانی در ویکی واژه

montuoso

جملاتی از کاربرد کلمه کوهستانی

آب و هوای استان فارس در نقاط مختلف این استان به سه گونه کوهستانی، معتدل و گرم تقسیم می‌شود. استان فارس با وجود جاذبه‌های متعدد فرهنگی، تاریخی، طبیعی و مذهبی، یکی از مراکز مهم گردشگری ایران است. همچنین شماری از مراکز مهم دانشگاهی ایران نیز در این استان واقع شده‌است.
نیلگون گردید دوش آفتاب از تکیه ام بسکه هر مو گشته کوهستانی از غمهای من
خسروی پیش فقیری خرقه پوش مرد کوهستانیی هیزم بدوش
که کوهستانی‌ام گل‌زار‌پرورد شد از گرمی گل سرخم گل زرد
بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شکل گرفته‌است.
در واقع به سرزمینهای نیمه‌کوهستانی غرب ایران که ارتفاع چندانی نداشته‌اند ولی به نسبت سرزمین‌ها و جلگه‌های پست عراق بلند بودند این نام داده شده بود.