کوه بیستون

معنی کلمه کوه بیستون در لغت نامه دهخدا

کوه بیستون. [ هَِ ] ( اِخ ) رجوع به بیستون شود.
کوه بیستون. [ هَِ ] ( اِ مرکب ) نام نوایی است مطربان را. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنند
گاه دست سلمکی و پرده ٔعشرا برند.ضمیری ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه کوه بیستون در فرهنگ فارسی

نام نوایی است مطربان را

معنی کلمه کوه بیستون در ویکی واژه

کوه‌بیستون
کوهی از قلل کوهستانی پرآو واقع در هرسین استان کرمانشاه که بخاطر سنگ‌ نبشته بیستون شهرت تاریخی دارد. کوه بیستون یکی از بزرگترین قله آهکی جهان است.[۱]
↑ این سنگ‌نبشته که به فرمان داریوش بزرگ به سه زبان اکدی، عیلامی و پارسی باستان نوشته شده مهم‌ترین اثر تاریخی به جا مانده در کوه بیستون است.

جملاتی از کاربرد کلمه کوه بیستون

به کوه بیستون فرهاد مشغول و از این غافل که جوی شیر آخر بر سر او جوی خون گردد
تویی آن شاهد شیرین تکلم من آن فرهاد کوه بیستونم
گرکوه بیستون طرف بحث من شده است در خاک و خون به موی مدارا کشیده ام
بنای طاقت اگر کوه بیستون شده است حریف جلوه ناز گران رکابش نیست
هر لاله‌ای که سر زند از کوه بیستون ساغر به طاق ابروی فرهاد می‌زند
حدیث محنت فرهاد و کوه بیستون کندن به کار من چه می‌ماند؟ که در عشق تو جان کندم
تو کوه بیستون از پا درآری چرا افزار در سفتن نداری
به ناخن از غم او گر خراشم سینه خود را ز کوه بیستون آوازه فرهاد برخیزد
هم به صحرای جنون مجنون خطابم داده‌اند هم به کوه بیستون خارا تراشم کرده‌اند
وگر جویی نشان از من کنونش بود شهرت به کوه بیستونش