معنی کلمه کولخ در لغت نامه دهخدا
کولخ. [ ل َ ] ( اِخ ) با ثانی مجهول ، نام مردی بوده تورانی که اسفندیار را از راه هفت خوان به رویینه دژ رسانید. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). در فهرست ولف «کولخ » و «گولخ » نیامده و شخصی که اسفندیار را در هفتخوان رهنمایی کرد گرگسار بود. ( حاشیه برهان چ معین ).