کوسه
معنی کلمه کوسه در لغت نامه دهخدا

کوسه

معنی کلمه کوسه در لغت نامه دهخدا

کوسه. [ س َ / س ِ ] ( ص ) معروف است یعنی شخصی که او را در چانه و زنخ زیاده بر چند موی نباشد. ( برهان ) ( آنندراج ). کسی که وی را در چانه موی نباشد و یا چند موی بیش نبود. ( ناظم الاطباء ). کسی که بعد از وقت برآمدن ریش موی ریش او نروییده باشد. ( غیاث ). در کردی کوسِه ، در ترکی و عربی نیز آمده و معرب آن کوسج. ( از حاشیه برهان چ معین ). معرب آن کوسج. تنک ریش. سوک ریش. کم ریش. آنکه ریش سخت تنک دارد. آنکه بر عارضها موی ندارد یا سخت کم دارد. اَثَطّ. ثَطّ. اَزَط. مقابل لحیانی و ریشو و ریش تپه و بلمه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). سِناط. ( دهار ). سِناط یا سُناط. سَنوط. ( از منتهی الارب ) :
گر کند کوسه سوی گور بسیچ
جده جز نوخطش نخواند هیچ.سنائی.کوسه ای کم ریش دلی داشت تنگ
ریش کنان دید دو کس را به جنگ.نظامی.چو کوسه همه پیر کودک سرشت
به خوبی روند ارچه هستند زشت.نظامی.بلمه ای ، هان تا نگیری ریش کوسه در نبرد
هندویی ، ترکی میاموز آن ملک تمغاج را.مولوی.- کوسه و ریش پهن ؛ امور متضاد. دو چیز مخالف. ( فرهنگ فارسی معین ). دو امر گردنیامدنی. متناقضین. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- امثال :
کوسه پی ریش رفت بروت نیز بر سر آن نهاد. ( امثال و حکم ج 3 ص 1246 ).
هرکه به فکر خویش است کوسه به فکر ریش است . ( امثال و حکم ج 4 ص 1952 ).
|| به مجاز، کوچک. کم. اندک :
این حماقت نه عجب باشد از آن ریش بزرگ
هرکه را ریش بزرگ است خرد کوسه بود.ادیب صابر.|| شخصی که در دهانش بیست وهشت دندان باشد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). شخصی که در دهانش بیست وهفت دندان باشد و معرب آن کوسج است. ( آنندراج ). و رجوع به کوسج شود. || ( اِ ) نام شکل پنجم هم هست از اشکال رمل و آن را فرح خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). شکلی از اشکال رمل که به تازی فرح گویند. ( فرهنگ رشیدی ). شکل پنجم از اشکال رمل. ( ناظم الاطباء ). || معرب آن کوسج است ، یکی از انواع ماهیان خطرناک و درنده است که برخی از گونه های آن در خلیج فارس و شط کارون وجود دارد. ( فرهنگ فارسی معین ). گونه ای ماهی عظیم الجثه غضروفی از راسته سلاسین ها که بدنی طویل و استوانه ای و فربه و سنگین دارد. حیوانی است چابک و قوی و درنده و منحصراً گوشتخوارو برخی گونه هایش ممکن است تا 13 متر طول پیدا کنند.این جانور در فکین خود و در داخل دهان دارای یک سلسله دندانهای مخروطی نوک تیز و بسیار برنده است. سخت ترین اجسام را به آسانی و سرعت قطع می کند و چون بسیار سبع و خونخوار است به اکثر حیوانات دریایی و همچنین شناگران حمله می کند و به سرعت دست یا پا و یا هر جای دیگر بدن را که مورد حمله قرار دهد می برد. بسیار دیده شده که صیادان و قایقرانانی که در دریای محل زندگی این حیوان بدون توجه یک لحظه دست خود را به طرف آب دریا برده اند، مورد حمله کوسه قرار گرفته اند دستشان قطع شده است. کوسه ماهی در آب بسیار سریع شنا می کند و ضمناً شنا کردنش آرام است به طوری که با وجود عظمت جثه اش تولید موج و حرکتی غیرعادی در آب دریا نمی کنداز این جهت خطرش بیشتر است چون بغتة شناگران را در دریا غافلگیر می کند. گونه ای از کوسه ماهی در خلیج فارس فراوان است که حداکثر طول افراد آن بین 1/5 تا 2 متر است ، ولی دارای جثه ای سنگین و بسیار درنده است. ماهی کوسه. کوسه ماهی. ( فرهنگ فارسی معین ذیل ماهی ). کوسج. نام قسمی زیانکار که آدمی و دیگر حیوانات را باآلت قطاعه خویش ببرد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): هرگز در او ماران کشنده و کژدم و شیر و ببر و سباع و حشرات موذیه نباشند چون ماران سجستان و هندوستان و کژدم نصیبین و قاشان... و رتیلا و کیک اردبیل و سباع عرب و تمساح مصر و کوسه بصره... ( تاریخ طبرستان ). رجوع به کوسج شود.

معنی کلمه کوسه در فرهنگ معین

(س ) (ص . ) ۱ - مردی که ریش نداشته باشد. ۲ - شکل پنجم از اشکال رمل ، فرح .

معنی کلمه کوسه در فرهنگ عمید

مردی که فقط چانه اش مو داشته باشد و گونه هایش بی مو باشد، کوسج.
نوعی ماهی بزرگ با دندان های تیز، آرواره های قوی، و بدنی پوشیده از فلس که بسیار سریع و تهاجمی عمل می کند، کوسه ماهی.

معنی کلمه کوسه در فرهنگ فارسی

مردی که فق زنخش موی داشته باشدوگونه هایش بیموباشد، کوسج نیزگفته شده
۱ - ( صفت ) کسی که در چانه و زنخ بیش از چند موی نداشته باشد . یا کوسه و ریش پهن . امور متضاد دو چیز مخالف : مگر نه اینکه باو گفته بود که بی قید و شرط دوستش دارد ? پس دیگر صیغه چه معنی داشت ? کوسه و ریش پهن در کجا دیده شده است ۲ ? - کسی که در دهانش ۲۸ دندان باشد . ۳ - ( اسم ) شکل پنجم از اشکال رمل فرح

معنی کلمه کوسه در دانشنامه عمومی

کوسِه یا کوسه ماهی ها، گروه بزرگی از ماهی های غضروفی از زیرردهٔ نرم آبشش داران هستند. اقیانوس ها بیش از ۲۰ هزار گونه از ماهی ها را در خود جای داده اند که از این تعداد بیش از ۵۰۰ گونه، کوسه هستند. کوسه ها با پنج تا هفت شکاف آبششی در طرفین سر و باله های سینه ای که به سر جوش نمی خورد مشخص می شوند. مدت ها پیش از به وجود آمدن دایناسورها، کوسه ها فرمانروای آب ها بودند. آن ها نخستین بار بیش از ۴۰۰ میلیون سال پیش شکل گرفتند و در ۱۰۰ میلیون سال اخیر به ندرت دستخوش تغییر و دگرگونی شده اند.
این شکارچیان بزرگ آبزی با خوردن جانداران ضعیف و زخمی، در بالای زنجیرهٔ غذایی دریایی قرار می گیرند. آن ها با این کار به حفظ تعادل در سیستم طبیعت کمک می کنند. از معروف ترین کوسه ها می توان به کوسهٔ سفید بزرگ، کوسهٔ آبی، کوسه نهنگ، کوسهٔ ببری، کوسهٔ ماکو، کوسهٔ دم دراز و کوسهٔ سرچکشی اشاره کرد.
اندازهٔ کوسه ها از چراغ کوسه کوتاه ( Etmopterus perryi ) ، گونه ای کوسه در اعماق دریا به طول ۱۷ سانتیمتر ( ۶٫۷ اینچ ) تا کوسه نهنگ ( Rhincodon typus ) ، بزرگ ترین ماهی در جهان، به طول تقریباً ۱۲ متر ( ۴۰ فوت ) متغیر است. کوسه ها در همهٔ دریاها و عموماً تا عمق ۲٬۰۰۰ متر ( ۶٬۶۰۰ فوت ) یافت می شوند. آن ها به طور کلی در آب های شیرین زندگی نمی کنند، اما چند استثنا نیز وجود دارد، مانند گاوکوسه و کوسهٔ رودخانه ای که هم در آب شور دریاها و اقیانوس ها و هم در آب شیرین یافت می شوند. کوسه ها دارای پوششی از دندانه های پوستی هستند که علاوه بر بهبود پویایی مایعات، از پوست آن ها در برابر آسیب و انگل ها محافظت می کند. کوسه ها همچنین مجموعه های متعددی از دندان های قابل جایگزینی دارند.
کوسه ها توسط انسان برای تهیهٔ گوشت کوسه یا سوپ بالهٔ کوسه صید می شوند. بسیاری از جمعیت کوسه ها توسط فعالیت های انسانی تهدید می شود. از سال ۱۹۷۰، جمعیت کوسه ها تا ۷۱ درصد عمدتاً به دلیل صید بی رویه کاهش یافته است.
کوسه ها جاندارانی هستند که برای شکار تخصص یافته اند. آن ها که متکی به حس شنوایی ویژه شان برای گرفتن شکار هستند، می توانند لرزش صدا را در فاصله ای بیش از ۳٬۰۰۰ پا تشخیص دهند. کوسه ها به ویژه به لرزش های با بسامد پایین که از سوی شکار پخش می شوند، حساسند. لرزش صدای بلندگوها که مانند صدای ماهی زخمی است، کوسه ها را به حالت دیوانگی و از خود بیخودشدگی می برد. هرچه که کوسه به شکار نزدیک تر می شود، حس بویایی اش بیشتر به کار می افتد. کوسه ها می توانند یک قطرهٔ خون را در ۲۵ گالن ( هر گالن معادل ۳٫۷۸۵۴۱۱۷۸۳۴ لیتر آب هست ) آب تشخیص دهند. [ نیازمند منبع]
کوسه (ترکیه). کوسه ( به ترکی استانبولی: Köse ) یک منطقهٔ مسکونی در ترکیه است که در استان گوموش خانه واقع شده است. کوسه ۱٬۵۵۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
کوسه (شیروان). کوسه روستایی در دهستان جیرستان بخش سرحد شهرستان شیروان استان خراسان شمالی ایران است. مردم کوسه به زبان ترکی خراسانی سخن می گویند.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۶۰۰ نفر ( ۱۸۴خانوار ) بوده است.
کوسه (فیلم ۱۹۲۰). «کوسه» ( انگلیسی: The Shark ( 1920 film ) ) یک فیلم به کارگردانی دل هندرسون است که در سال ۱۹۲۰ منتشر شد.
کوسه (مجموعه تلویزیونی). کوسه ( کره ای:  상어؛ انگلیسی: Shark ) یک مجموعهٔ تلویزیونی کره جنوبی سال ۲۰۱۳ با بازی کیم نام گیل و سون یه - جین است. این مجموعه از ۲۷ مه تا ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۳، روزهای دوشنبه و سه شنبه ساعت ۲۱:۵۵ ( کی اس تی ) از کی بی اس۲ برای ۲۰ قسمت پخش شد.
• کیم نام گیل در نقش هان یی سو/یوشیمورا جون/کیم جون
• سون یه - جین در نقش جو هه وو
• کیونگ سو - جین در نقش جوانی هه وو
• نو یونگ - هاک در نقش جوانی جونگ یونگ
• آن سئو - هیون در نقش جوانی یی هیون
کوسه (مجموعه تلویزیونی آمریکایی). کوسه ( به انگلیسی: Shark ) یک مجموعه تلویزیونی درام حقوقی آمریکایی است که توسط ایان بیدرمن ساخته شد و ابتدا از ٢١ سپتامبر ٢٠٠۶ تا ٢٠ می ٢٠٠٨ از شبکه سی بی اس پخش شد. از جمله بازیگران این سریال میتوان به جیمز وودز، دانیل پانابیکر، سارا کارتر، کوین آلخاندرو و جوزی دیویس اشاره کرد. در ١٠ می ٢٠٠٨، شبکه سی بی اس اعلام کرد تولید سریال پس از پخش ٢ فصل لغو شده و دیگر به نمایش درنخواهد امد.
سریال حول محور زندگی سباستین استارک ( وودز ) ، وکیل مدافع بدنام شهر لس آنجلس می چرخد که پس از دفاع موفقیت آمیزش از یک زن آزارگر که منجر به مرگ همسرش شده است، از حرفه خود سرخورده می شود. پس از یک ماه تلاش برای رسیدگی به وضعیت خود، دادستان منطقه لس آنجلس از او دعوت می کند تا یک مدعی العموم شود تا بتواند استعدادهای غیرمتعارف اما مؤثر خود را در کنار گذاشتن افراد تبهکار به جای بازگرداندن آنها به سوی جامعه به کار گیرد. رابطه استارک با مسائلی که در دفتر دادستان منطقه لس آنجلس، با آن دست و پنجه نرم می کند ، کارکنان و خانواده اش ، داستان سریال را تشکیل می دهد.
• جیمز وودز در نقش معاون دادستان سباستین استارک، قهرمان سریال و رئیس واحد ویژه نظارت بر شهردار. او در نخست از شغل جدید خود به هیچ وجه راضی نیست و با همکارانی که با او دریک دفتر کار می کند رابطه دوستانه ای ندارد. اما او نسبتاً سریع به شرایط جدید خود عادت می کند و همچنین به عنوان یک مدعی العموم تقریباً شکست ناپذیر در پرونده های حقوقی مبدل می شود .
• جری رایان در نقش جسیکا دولین، دادستان منطقه و مدیر استارک، در فصل نخست سریال. در ابتدا، او با استارک به عنوان دادستان مخالف بود. اما با گذشت زمان با او کنار امد و توانست تیم حقوقی خوبی با حضور او شکل دهد با این حال، او همیشه با روش های کاری استارک موافق نیست. در فصل دوم، پس از انتخاب دادستان جدید ، او معاون و عضو تیم استارک ماند .
• دانیل پانابیکر در نقش جولی استارک، دختر سباستین استارک است . از آنجایی که پدر و مادرش از هم جدا شده اند او در قسمت اول با پدرش به لس انجلس نقل مکان کرد، زیرا تصمیم گرفت بعد از جلسه حضانت در دادگاه با پدرش بماند، زیرا "او بیش از آنچه که می داند به او نیاز دارد. "
• جوزی دیویس در نقش همسر سابق استارک و مادر جولی او سعی می کند حضانت دخترش را از استارک بگیرد ولی جولی با دیدن اوضاع پدرش نمی تواند او را ترک کند اما او برای داشتن دخترش کنار خود پافشاری می کند.
• سارا کارتر در نقش معاون دادستان که در قسمت اول داوطلبانه به واحد ویژه استارک می پیوندد تا از او شیوه کاری اش را بیاموزد. او بالاترین میزان وکالت پرونده های حقوقی را در کل دفتر دادستانی در دو سال گذشته داشته و مسلماً بهترین وکیل تیم استارک است.
• سوفینا براون در نقش تروی معاون مادلین پو تروی پرشور، باهوش و سرسخت است و توسط استارک به عنوان وکیلی خبره و درخشان در تیم استخدام شده اما در اواسط فصل اول، او و استارک، وارد رابطه با یکدیگر می شوند.
• ساموئل پیج به عنوان وکیل حقوقی کیسی وودلند پس از اینکه پدرش با رشوه این پست را به او داد. او دادستان کل شد . فقط جسیکا دولین از این موضوع با خبر است و در قسمت سوم از او باج گیری می کند، بنابراین او باید اطلاعاتی در مورد تماس های استارک در اختیار او بگذارد.
• کیسی یک وکیل جوان و خوش تیپ از خانواده ای با نفوذ، او باید ارزش خود را به کسانی که فکر می کنند راهش را برای این شغل خریده است، ثابت کند. کیسی با وجود تحقیر مادلین پو با او در رابطه است. او در پایان فصل اول تیم استارک را ترک می کند تا خود را وقف مبارزات انتخاباتی پدرش کند.
• الکسیس کروز به عنوان معاون مارتین آلنده ( فصل ١ ) یک دادستان است. در قسمت یازدهم، او در یک تیراندازی یک دختر را نجات می دهد، اما مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و در بیمارستان می میرد.
• هنری سیمونز در نقش آیزاک رایت، محقق دادستانی ( مهمان قسمت دوم ) ؛ اصلی، از قسمت هشتم فصل ١ ) یک افسر پلیس سابق است که به دلیل شهادت دروغ از کار برکنار شد. او پیشنهاد استارک را برای کار برای او به عنوان بازپرس با تردید زیاد قبول می کند. با گذشت زمان با راینا رابطه برقرار می کند.
• کوین آلخاندرو به عنوان معاون دنی ریس ( فصل ٢ ) یک دادستان است. او در قسمت اول فصل دوم به این تیم می پیوندد. پیش از این، او در دپارتمان جرایم سازمان یافته در لس آنجلس کار می کرد و در آنجا عمدتاً با باندهای اروپای شرقی کار می کرد. او بالاترین میزان محکومیت را در میان همسالان خود در طول کار شش ساله خود داشت. در ابتدا او از استارک متنفر است، اما در ادامه اتفاقاتی رخ می دهد که کدورت ها کنار گذاشته می شود .
کوسه (کمون فرانسه). کوسه ( به فرانسه: Coussay )   یکی از کمون ها یا تقسیمات کشوری فرانسه واقع در مرکز این کشور است. این کمون در شهرستان وین ( فرانسه ) در ناحیه نوول - آکیتن  قرار دارد.  
این منطقه از اقلیم اقیانوسی به همراه تابستان های معتدل برخوردار است.  
کاخ مربوط به دوره رنسانس بوده و با خندق هایی بزرگ محاصره شده است. این کاخ توسط دنیس بریسونه در اوایل قرن ۱۶ ساخته شد و از سال ۱۶۰۹ تا ۱۶۱۸ به صورت ناپیوسته خانه کاردینال ریشلیو بود.
کلیسای نتردام کوسه به عنوان یک بنای تاریخی از سال ۱۹۵۲ به ثبت رسید. ملاک این ثبت همخوانی کُر و محراب کلیسا بود.
• Liste des communes de la Vienne
• Anciennes communes de la Vienne
• Coussay sur le site de l'Institut géographique national
• http://www. chateaudecoussay. fr
• کمون های وین ( فرانسه )
• صفحه های دارای تابع تجزیه گر آرایش عدد با آرگومان غیرعددی
• مقاله های دارای شرح مختصر
• شرح مختصر متفاوت با ویکی داده
• صفحاتی که از جعبه اطلاعات منطقه مسکونی بدون مختصات استفاده می کنند
• جعبه اطلاعات کمون فرانسه نیازمند تعمیر
• الگوهای درگاه با درگاه های ناموجود
• صفحه های حاوی الگوی درگاه خالی
معنی کلمه کوسه در فرهنگ معین
معنی کلمه کوسه در فرهنگ عمید
معنی کلمه کوسه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کوسه در دانشنامه عمومی
معنی کلمه کوسه در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه کوسه در دانشنامه آزاد فارسی

کوسه (shark)
هر یک از اعضای راسته های مختلف ماهیان غضروفی، از ردۀ ماهیان غضروفی. در سراسر اقیانوس های جهان یافت می شوند. حدود ۴۰۰ گونه کوسۀ شناخته شده وجود دارد. دارای پوستی زبر و طوسی رنگ اند که با فلس هایی کوچک و دندان مانند پوشیده شده است. بدن کوسه ماهی ها در برابر جریان آب مقاوم است. باله های سینه ای جانبی، بالۀ پشتی مرتفع، و دم چنگالی و دارای لوپ بالایی بزرگ است. در هر طرف سر نوک تیزِ جانور، پنج شکاف آبششی مشاهده می شود. دندان کوسه ها پیوسته، و حتی قبل از تولد، می ریزد و جایگزین می شود. فاصلۀ جایگزینی دندان ها ممکن است هفتگی باشد. بیشتر کوسه ها گوشت خوارند و تعداد اندکی از آن ها به انسان حمله می کنند. اندازه آن ها متغیر است. کوسۀ سفید بزرگ Carcharodon carcharias نُه متر، و کوسۀ نهنگ مانند پلانکتون خوار بی آزار Rhincodon typus پانزده متر طول دارند. تعداد نسبتاً اندکی از حملات کوسه به انسان منجربه مرگ شده است. بنابه تحقیقات، حملۀ کوسه ها به منظور جست وجوی غذا نیست بلکه آن ها سعی می کنند رقبا را از قلمرو خود دور کنند. سالانه حدود ۱۰۰ میلیون کوسه، به ویژه کرکوسه، برای مصرف گوشت، پوست و روغن شان کشته می شوند. برخی از گونه ها نظیر کوسۀ سفید بزرگ، کوسۀ ببری و کوسۀ سرچکشی در معرض خطر انقراض اند و کشتن آن ها از ژوئیه ۱۹۹۱ در آب های ایالات متحده ممنوع شده است. گونه های دیگر با سهمیه بندی میزان صید محافظت می شوند. در ۱۹۹۴، کنوانسیون بین المللی تجارت گونه های در معرض خطر انقراض (CITES) موافقت کرد تا تجارت کوسه بررسی شود. بالۀ ۹۰درصد کوسه های صید شده را می فروشند. تقریباً همۀ آن ها برای تهیه سوپ در آسیا مصرف می شود. بسیاری از کوسه ها «باله زنی» می شوند. بالۀ کوسه های زنده جدا می شود و سپس کوسه را به دریا باز می گردانند تا بمیرد. در ۱۹۹۳، باله زنی در آب های اقیانوس اطلس، در محدودۀ ایالات متحده، و در ۱۹۹۴ در کانادا ممنوع شد. بیشتر کوسه ها عمری طولانی دارند و تا حدود ۳۰سالگی به سن بلوغ نمی رسند، همچنین این ماهی تعدادی اندک نوزاد به وجود می آورد که میزان مرگ ومیر آن ها نیز بالاست، بنابراین کوسه ها در برابر میزان بالای صید قادر به ایستادگی نیستند و در حال ازبین رفتن اند. چشم های کوسه ها فاقد تیزبینی و درک رنگ ها، ولی بسیار حساس به نور است. حس بویایی کوسه ها به حدی دقیق است که گنجایش ۳/۱ مغز آن ها به تفسیر سیگنال های بویایی اختصاص یافته است. کوسه از فاصلۀ یک کیلومتری خون را در آب تشخیص، و به بار الکتریکی ای که از دیگر جانوران خارج می شود پاسخ می دهد. طول کرکوسه Cetorhinus maxius در دریاهای معتدل به ۱۲ متر می رسد، این جانور فقط از جانداران دریایی تغذیه می کند. کوسۀ نهنگ مانند بزرگ ترین ماهی زنده است. کوسه ها میلیون ها سال بی تغییر مانده اند. کوسۀ ماقبل تاریخ مگالودون بزرگ ترین ماهی بوده است. طول آن ۱۷ متر، و وزن اش حدود ۶۵ تن بود. نسل این ماهی یک تا سه میلیون سال قبل منقرض شد. کوسه کیسۀ هوا ندارد، بنابراین همواره باید در حرکت باشد وگرنه به پایین آب فرو می رود. در ایران، یک گونه کوسه در آب های جنوبی با نام Corcharhinus leucas زیست می کند. این کوسه سه متر طول دارد و از ماهی تغذیه می کند.

معنی کلمه کوسه در ویکی واژه

مردی که ریش نداشته باشد.
شکل پنجم از اشکال رمل، فرح.

جملاتی از کاربرد کلمه کوسه

این حماقت چه عجب باشد از آن ریش بزرگ هر که را ریش بزرگ است خرد کوسه بود
زین مرگ هیچ کوسه ارزان نبرد بوسه بینی دراز کردن آیین نر خران‌ست
این آکواریوم در حدود ۶٫۲۴۰۰۰ متر مکعب از نمایشگاه برای کوسه نهنگ طراحی شده‌است و این تنها نهاد خارج از آسیا است که گونه‌های غول پیکر را در خود جای داده‌است.
پس از کوسه جنوب در فیلم کلام حق، ساخته نظام فاطمی بازی کرد.
او در فیلم کوسه جنوب به کارگردانی ساموئل خاچیکیان با ایرج قادری بازی کرد. بازی او در این فیلم هم مثل فیلم ترکمن جنبهٔ غربی داشت. طوری که یک کارگردان خارجی که اتفاقی این فیلم را می‌بیند از آرام می‌خواهد تا در فیلمش بازی کند که آرام نمی‌پذیرد.
زاهدان‌کوسه را ساز بزرگی ناقص است ریش هم می‌باید اینجا در خور دستارها
یا که از بیم ریش کوسهٔ او سبلتان بر کند ز بوسهٔ او
در مقایسه با دیگر مهره‌داران، ماهی‌ها معمولاً نسبت به اندامشان، مغز کوچکی دارند؛ عموماً وزن مغز یک ماهی یک-پانزدهم وزن مغز یک پرنده یا پستاندار هم‌ردیفش (از نظر بزرگی) است. با این حال ماهی‌هایی وجود دارند که مغز نسبتاً بزرگی دارند، از آن میان می‌توان به پیل‌ماهیان و کوسه اشاره کرد. سنگینی مغز این ماهی‌ها همانند پرندگان و کیسه‌داران است.
خط علی کوسها کتابه شارحه یا من من یشربها من الممات و الهوان
مر آن که سخره سرودی رئیس اکوسه‌اش کسی ندیدی جز در مبال مدرسه‌اش
بعد از آن کودک به کوسه بنگریست گفت او با آن دو مو از غم بریست
کوسه را بد بر زنخدان چار مو لیک هم‌چون ماه بدرش بود رو
گر کند کوسه سوی گور بسیچ جده جز نو خطش نگوید هیچ